... در این آیه میخواست منشا بیرونی منشا ایدئولوژیکی این قتل را رویش انگشت بگذارد آنها می گفتند بگو کی کرده این می گفت بت زمان.
الان نگاه کنید صد تا صد تا هزار تا هزار تا سر جرایم عادی مخدر منکرات مسائل اخلاقی رژیم خمینی چطور سر و گردن می زند و سنگسار می کند ولی مقصر اصلی کیست؟ رواج این همه فساد و فحشا و رشوه خواری و جنایت بدون اینکه بخواهیم مسئولیت فردی را برداریم از دوش کسی ولی مسئولیت اجتماعی و سیاسی و ایدئولوژیک لاجرم با این رژیم است چون ربط دارد جنگ با بیکاری با فساد، فقر، اقتصادی، با انواع و اقسام بلایا و مفاسد اجتماعی. مثل اینکه الان شما بخواهید ریشه اصلی قتل و غارت و جنایت و این طور چیزها را پیدا کنید و مسبب اصلی را فراموش کنید.
همین الان هم انبوهی جرم و جنایت و فحشا و فساد دزدی از روی خود روزنامه های رژیم در می آید که مثلا بچه های مردم را می دزدند دخترانشان را نیز همینطور قتل و کشتار خیلی زیاد است از آنطرف هم ماشین آدم کشی رژیم بقول خودشان قصاص می کند ولی اما این ماشین کشتار و قصاص بطور مضاعف باز تولید می کند جرم و جنایت را بطوریکه در هیچ دوره تاریخ ایران اینقدر نه فقر بوده و نه فساد چون همچین رژیمی هم به این اندازه شقی و جنایت کار سر کار نبوده است.
لذا اینجا در این آیه می خواست انگشت بگذارد روی منشا بیرونی جرم و جنایت منشا ایدئولوژیکی اگر بدیها منشا بیرونی دارند لاجرم خوبی ها هم همینطور البته امروز منطقا فهم آن برای ما خیلی ساده است که سردمداران و راهبران ارتجاع و جنایت بسیج و پاسدار معمولی نیست اگر چه اون هم حقش روشن است اما سررشته جای دیگری است اگر رژیم دیگری بود فرض کنید اگر یک دولت انقلابی سر کار بود معلوم بود که شکنجه گر و دژخیم و جلاد این همه پرورش نمی داد.
فرض کنید چراغ ها را اینجا یک لحظه خاموش کنید چون که دید نداریم نفرات بهم می خورند ظرف چپه می شود یکی فرض کنید بچه ای زیر دست و پا له میشه لگد میشه این یکی می خوره به اون یکی یکی می خواست برود دنبال چیزی راه را اشتباه می رود اینجا برخی توی سر هم می زنند که چرا پای مرا لگد کردی ولی آدم عاقل می رود می گردد و چراغ را پیدا می کند و چراغ را روشن می کند وقتی چراغ روشن شد زمینه بسیاری از تصادمات و برخوردها از بین می رود و از قضا مرز بندی هم می شود و از قضا هر کسی که مرض هم اگر داشت بیشتر دستش روشن می شود این نور، نور روشنایی بخش و رهبری کننده است آدمی قدر آن را نمی داند مگر وقتی که از دستش می دهند....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر