پس از انقلاب ۱۳۵۷ و سقوط رژیم سلطنتی، امیدهای بزرگی برای مردم ایران زنده شد. وعدههایی چون عدالت، آزادی، و بازسازی کشور، نوید دورانی جدید را میداد.
اما با قدرتگیری رژیم خمینی، این امیدها بهسرعت رنگ باخت و دوران تازهای از سرکوب و خفقان آغاز شد.در چنین فضایی، سازمان مجاهدین خلق در دیماه ۱۳۵۸، مسعود رجوی را بهعنوان کاندیدای نسل انقلاب برای اولین انتخابات ریاستجمهوری معرفی کرد. این تصمیم در بحبوحه سرکوب گسترده نیروهای سیاسی و اجتماعی، گامی جسورانه و حائز اهمیت بهشمار میرفت.
شرایط سیاسی پس از انقلاب
فضای سیاسی پس از انقلاب، بهسرعت دچار انحراف از آرمانهای اولیه شد. اولین نشانهها در حقوق زنان پدیدار شد؛ شعارهای تحقیرآمیز و حملات به آزادیهای فردی و اجتماعی، فضای ناامنی را در کشور حاکم کرد. گروههای سیاسی، رسانهها، و روشنفکران با محدودیتهای شدید مواجه شدند. در این میان، مجاهدین خلق تلاش داشتند با دفاع از حقوق مردم و افشای ماهیت ارتجاعی رژیم، به آگاهیبخشی و بسیج اجتماعی بپردازند.
مسعود رجوی؛ نماینده دموکراسیخواهی
مسعود رجوی در کاندیداتوری خود، دو هدف اصلی را دنبال میکرد:
اتحاد نیروهای مترقی علیه استبداد مذهبی: او بر ضرورت همبستگی نیروهای انقلابی و دموکراتیک تأکید داشت و این انتخابات را فرصتی برای تقویت جبههای گسترده در برابر رژیم خمینی میدانست.
ارائه برنامهای حداقلی برای دموکراسی: رجوی با پیشنهاد برنامههایی چون آزادی کامل بیان، برابری حقوق زنان و مردان، تأمین حقوق اقوام و اقلیتها، و تضمین عدالت اجتماعی، چشماندازی متفاوت از حکمرانی را مطرح کرد.
حمایت گسترده و واکنش رژیم
اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی، موجی از حمایت را در میان احزاب و اقشار مختلف جامعه برانگیخت. گروههایی چون جبهه دموکراتیک ملی ایران، حزب دموکرات کردستان، و سازمان چریکهای فدایی خلق به او پیوستند. اما این حمایتها، رژیم خمینی را که تحمل مخالفت مسالمتآمیز را نداشت، به واکنش واداشت.
خمینی با صدور فتوایی اعلام کرد کسانی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی ندادهاند، صلاحیت کاندیداتوری ندارند. این اقدام آشکارا نشان داد که رژیم حاضر نیست هیچگونه تنوع سیاسی یا دموکراسی واقعی را بپذیرد.
انصراف اجباری رجوی؛ شکست اخلاقی خمینی
مسعود رجوی، در ۲۹ دیماه ۱۳۵۸، بهدلیل شرایط تحمیلی و فضای ناعادلانه، از کاندیداتوری انصراف داد. او در پیامی تأکید کرد که بازنده اصلی این مبارزه، نه او، بلکه رژیمی است که از آزمون دموکراسی سربلند بیرون نیامد.
پیامدها و میراث تاریخی
کاندیداتوری مسعود رجوی، هرچند به نتیجه عملی نرسید، اما نقطه عطفی در افشای ماهیت سرکوبگر رژیم خمینی بود. این حرکت، اتحاد نیروهای مترقی و آزادیخواه را تقویت کرد و نشان داد که امکان مقاومت در برابر استبداد، حتی در فضای خفقان، وجود دارد.
این رویداد، پایههای یک جنبش مقاومتی سازمانیافته را بنا نهاد و به الهامبخش نسلهای بعدی آزادیخواهان تبدیل شد. پیام کاندیداتوری رجوی، فراتر از یک رقابت سیاسی، گواهی بر تعهد به آرمانهای دموکراتیک و ایستادگی در برابر استبداد بود.
تاریخ این دوره، همچنان بهعنوان درسی برای مبارزات آینده باقی خواهد ماند؛ درسی که نشان میدهد دموکراسی واقعی، تنها از دل ایستادگی، شجاعت، و اتحاد پدید میآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر