استبداد فرتوت و در آستانهٔ سقوط، بعد از سخنان ترسخوردهٔ خامنهای مبنی بر «جمعشدن بساط اغتشاشات!»، با گردآوری تعدادی از جاشهای منگور به همراه نیروهای نظامی و سپاه به شهر انقلابی مهاباد یورش برد
تا با اینکار به عوامل ریزشی و روحیهباختهٔ خود بگوید که دلتان نلرزد نظام سر جایش قرار دارد و هنوز سرنگون نشده است (۱).دیکتاتور فلکزده در امپاس عجیبی گیر کرده است. او بهخوبی میداند که هر نوع زیادهروی در سرکوب یا حتی تظاهر به آن با بالابردن غلظت نظامی، شرایط را به نفع عنصر قهرآمیز و رادیکالیزهشدن قیام تقویت خواهد کرد. سخنان وحشتزدهٔ احمد خاتمی در نمایش جمعه نشان داد که وضعیت در درون حاکمیت بسیار خراب است. تا جایی که هر اقدام حکومت میتواند بازتابی غیرقابلپیشبینی در جامعه داشته باشد و شهرهای بپا خاسته را به سمت سنگربندی و مسلحشدن سوق دهد.
«برخی میگویند درباره اغتشاشگران حرف نزنید و آنها را حساس نکنید چون تحریک میشوند و سر لج میافتند» (انتخاب. ۲۷آبان ۱۴۰۱).
او در خطبههای خود ترم «حکومت بیاقتدار!» را استفاده کرد که در نوع خود قابل توجه است.
«حکومت بیاقتدار نمیتواند امنیت را برقرار کند. اغتشاشگران اقتدار این نظام را هدف قرار دادهاند. نیروی انتظامی، بسیج، سپاه، ارتش، اینها نشانه اقتدار هستند اما با کمال وقاحت این عزیزان را بهشهادت میرسانند».
حال اعزام پاسدار، جاش، مزدور و زرهپوش به مهاباد و تیراندازیهای شبانه در کوچهها و خیابانهای این شهر انقلابی و به پرواز درآوردن هلیکوپتر، آخرین تیر ترکش خامنهای است. نفس وارد کردن زرهپوش و پاسداران قرارگاه موسوم به حمزه به یکی از کانونهای قیام، بیانگر ضعف و استیصال خامنهای و نشان اعتلا و پیشرفت قیام در سمت سرنگونی نظام است. «در این شرایط هر زرهی دشمن یکسوژه و هدف انگیزنده برای کوکتل است. هلیکوپتر را هم با انواع تفنگها میتوان هدف قرار داد».
لشگرکشی مفتضحانه به مهاباد پس از آن صورت میگیرد که فراخوان به گسترش قیام در روزهای آتشین سالگرد آبان، زمین را در زیر پای عمامهداران به لرزه درآورد و سرکوبگران میدانی خامنهای نتوانستهاند از پس مردم و جوانان بپا خاسته برآیند.
این ناتوانی و بنبست این روزها از سوی سران و پاسداران دانهدرشت نظام به نام «مماشات با اغتشاشگران!» بیان میشود.
پاسدار فدوی، جانشین سرکردهٔ سپاه: «بیش از ۶۰روز است که پیروان خود را به میدان میآورند. ما در داخل با فریب خوردگان روبهرو بودیم لذا مماشات کردیم» (انتخاب. ۲۹آبان ۱۴۰۱).
پاسدار جعفری، سرکردهٔ سابق سپاه: «حوادث و اتفاقات اخیر بسیار غمانگیز هستند. زمینه جدیدی برای شهادت عاشقان ایثار و شهادت فراهم شده است. حاکمیت نباید بیش از این با مماشات با این افراد برخورد کند».
او بریدگی، بیانگیزگی، وارفتگی و ریزش مزدوران نظام را با کلیدواژههای زیر بهخوبی بیان کرد:
«ایجاد شبهه، تردید، بذر ناامیدی، دوقطبیسازی، ایجاد ترس و احساس اقلیت برای نیروهای جبهه انقلاب و... از جمله این تکنیکها دشمن بوده است» (انتخاب. ۲۸آبان ۱۴۰۱).
در این زمینه آخوند احمد علمالهدی نیز آشکارا به ریزش و بریدگی در سر و بدنهٔ حکومت اعتراف کرد:
«در این بحرانهای سیاسی یک بحران سیاسی پیش میآید شما دیدید یکمرتبه عدهیی ریزش میکنند آنهایی که در جریان انقلاب در جریان نظام اینها بهاصطلاح کاملاً مسأله دارند اینها ریزش میکنند، میافتند» (تلویزیون شبکهٔ خراسان. ۲۹آبان ۱۴۰۱).
خامنهای در وانفسای به شماره افتادن نفسهای رژیمش، گام در راهی میگذارد که شاه پیشتر تجربه کرد و تاوان سنگین آن را پرداخت. این ناپرهیزیها بیشازپیش نیروی سرکوبگر و بهخصوص سپاه پاسداران را در معرض خشم توفانی قیامآفرینان قرار خواهد داد و باعث تعمیق و گسترش بیشازپیش انقلاب دمکراتیک مردم ایران خواهد شد. بازندهٔ چنین فرایندی خامنهای و پاسداران روحیه باختهٔ او هستند.
آری، اکنون «روزگار قیام و قطعیترین نبرد به هر قیمت، با حداکثـر تهـور و جسارت فرا رسیده است. هر محله و هر کوچه و خانه و مغازه را باید به یک سنگر تبدیل کرد».
پانوشت:
(۱) «ما روزگارهای بسیار سختتر از این شرایط را پشت سر گذاشتهایم، مبادا دل کسی بلرزد» (انتخاب. ۲۸آبان ۱۴۰۱).
این سخنان پاسدار دبیر اشراف، فرماندهی کل سپاه پاسداران است. او در جایی دیگر از این مصاحبه میگوید:
«امروز ما با نسلی مواجه هستیم که تحت تأثیر القائات دشمن قرار گرفته و فریب خورده است. این فریب خوردن تنها مخصوص نسل نوجوانان نیست بلکه ممکن است ما هم فریب بخوریم و اگر امید به آینده را از دست بدهیم، دشمن در تلاشش موفق خواهد شد... ما باید خود را برای آزمونهای سختتر آماده کنیم».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر