گزارش کانون شورشی از دهدشت - مهر ۱۴۰۱
در دهدشت با مامورها درگیر شدیم و حسابی آنها را زدیم. به سمت ما شلیک میکردند اما تهاجم جوانها شدید بود و خیلی از مأموران را زدیم.
تظاهرات از ساعت ۳۰/۸شب شروع شد و تا ساعت ۱۱شب ادامه داشت. شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای، میکشم میکشم آن که برادرم کشت و مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر.تیراندازها شلیک میکردند ولی ما کوتاه نیامدیم دهدشت شهر کوچکی است و جمعیت زیادی نداره ولی این سری نزدیک ۳۰۰نفر بودیم که شعار میدادند و همه مردم حمایت میکردند. مردم درب خانههایشان را به روی ما باز کردند.
گزارش کانون شورشی از شهر ری - مهر ۱۴۰۱
دیشب همراه با جوانان شهر ری از میدان اصلی شهر تا پل سیمان با روش بزن دررو کار را شروع کردیم و سر هر محله آتشی روشن کرده و شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر میدادیم.
تا نیروهای مزدور میآمدند منطقه را عوض میکردیم و به محل دیگری میرفتیم. این کار تا نیمهشب ادامه داشت و نیروهای رژیم اساسی خسته و فرسوده شده بودند و به کسی هم نتوانستند دست پیدا کنند.
گزارش کانون شورشی از کرمانشاه - مهر ۱۴۰۱
در کرمانشاه شهرک۶بهمن وآناهیتا خیلی شلوغ است من خودم رفتم دولت آباد چون آنجا درگیری است. جوانها بسیار پرشور هستند با جوانها حمله کردیم به کلانتری و5 نفر از مأموران تیر خوردند درگیری مسلحانه است اسامی
بیشتر جوانها مسلح بودند. برای اینکه به منطقه دولت آباد نیرو نفرستند همه خیابونها به سمت دولت آباد رو بستیم. مهم اینه که در وسط درگیریها هم بچهها شعار میدادن مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر ستمگر چه باشه چه رهبر.
گزارش کانون شورشی از مشهد - مهر ۱۴۰۱
در مشهد، دیشب درگیری شدیدی بود و یک جنگ گریز اساسی بود. یک خواهر تیر خورد. بردیم به منزل یکی از ساکنان اطراف. در منزل یک خانم و آقا بودند کمکهای اولیه فراهم کردند سه نفر هم بامن بودند چنان تلاش میکردن انگار خواهرشان بود. در این انقلاب انسانیت معنای تازهای پیدا کرده است، اگر به چشم خودم ندیده بودم، باور نمیکردم. همکاری و از خود گذشتگی، قابل توصیف نیست اون کسی که تیر خورده بود انگار جزیی از وجود همگی ما بود. آمدم منزل لباسهای خونی را عوض کردم دوباره رفتیم به صحنه. از ساعت ۱۸ عصر تا یک بامداد
بهصورت محله محور این درگیریها جابجای شهرمون بود. هوا که تاریک میشه، هجوم مردم شروع میشه، آنهایی که در سال ۵۷ بودن، میگن عین ۵۷ است. این داستان سر بازایستادن نداره.
گزارش کانون شورشی از سنندج -مهر ۱۴۰۱
من در قسمتهای مختلف شهر بودم، همه جا جنگ و گریزه در چند محله سنندج درگیری شدید و تن به تن و کوچه به کوچه در جریان است. جوانان با کوکتل و نارنجک دستی میجنگند. مردم خروجی سنندج را بسته بودند همچنین مردم خیابان ویلاشهر را هم با آتش زدن لاستیک بسته بودند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر