خامنهای روزی در سخنرانی برای سرکردگان مجمع تشخیص مصلحت حکومتش، انقلاب دمکراتیک مردم ایران را «اغتشاشهای پراکنده» توصیف کرده و آنرا حاصل انفعال و ناشیگری «دشمن» میخواند؛
اما یک روز دیگر خبر از «برنامه ریزی درازمدت چندین ساله» میدهد! تکرار این حرکات زیگزاگی خامنهای چه معنا و مفهومی میتواند داشته باشد؟!مهمتر اینکه آیا این جست و خیزهای برای عبور از قیام شکوهمند مردمی کافی و کارآ خواهد بود؟
همان تاکتیک کرونا برای قیام!
مردم ایران بهخوبی به یاد دارند که اولین موضعگیری خامنهای دجال دربارهٔ گسترش ویروس کرونا در ایران دقیقاً بر مبنای همین تاکتیک و سناریو بود. وی شاید در ظاهر با بیان این جمله که «این بلای آنچنان بزرگی نیست!» بلاهت نشان داد؛ بهویژه که پس از آن هم مدعی شد با «خواندن فلان دعا و توسل» میتوان این بلا را رفع کرد!
اما در واقع او در حال اجرای همین تاکتیک تکراری «انکار و کوچک انگاری اولیه ـ اقرار و بزرگ نمایی ثانویه» بوده است!
در واقع در مرحلهٔ اول با مینیمیزه کردن و کم اهمیت دانستن موضوع، تلاش میکند اهمال، کمکاری یا ضعف خود و نظامش را در قبال آن موضوع بپوشاند؛ سپس در مرحلهٔ بعدی که موج از سر عبور کرد، با بزرگنمایی همان موضوع، حکومتش را دارای «اقتدار» و «توان مدیریت» نشان دهد!
لوطی میگوید، عنترش تکرار میکند!
یادآوری و ذکر تمامی سوابق این رفتار خامنهای و سرکردگان حکومتش ضروری نیست، اما برای تشخیص ریلگذاری که لوکوموتیو نظام بر روی آن حرک میکند، چند نمونه کافی است.
سران نظام ننگین ولایت دربارهٔ قیامهای سال۸۸ که در لجنزار سبز خیانت غرق شد، با عناوین «خس و خاشاک» و «اغتشاش حقیر» سخن میگفتند؛ اما بعدها از ترس و وحشت خود چنان پرده برداشتند که نشان داد «لرزهٔ سرنگونی» را حس کردهاند.
همانطور که دربارهٔ قیام سالهای ۹۶ و ۹۸ خود خامنهای به میدان آمد و آن «اغتشاش» را یک طرح عمیق و پیچیدهٔ بینالمللی دانست و برای آن اضلاع مختلفی ترسیم کرد که از آمریکا تا اسراییل و عربستان را به یکدیگر مربوط ساخت و در نهایت به مردم کف خیابان با عنوان «پیاده نظام دشمن» اشاره کرد که طبعاً مانند همیشه با شعارهای تکراری علیه «مجاهدین» کل استدلالهایش را گره زد!
از امثال پاسدار حسین سلامی، تا سایر جیرهخواران و جنایتکاران خردهپا مانند رائفیپور هم نمونههایی مشابه لوطیشان را بسیار میتوان یافت و ردیف کرد؛ اما شاید جالب توجهتر از آنها یکی از نمونههای تازهیی باشد که این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود.
پاسدار جنایتکار پویان حسینپور که از قیامهای سال۸۸ تا سرکوب دراویش گنابادی در گلستان هفتم در سال۹۶ و سایر خیزشهای مردمی، همواره در فضای مجازی اقدام به عربدهکشی و تهدید مردم میکرد و نان در خون مردم میزد؛ این بار با زوزههای دردناک از اینکه «در یک کوچه با سی خانه، از هر خانه سنگ، گلدان و نیمکت و بشکه و حتی اتو» بر سر پاسداران ریختهاند، زبان به اعتراف گشوده و این بار به جای تهدید، در تلاش برای دلداری دادن به سایر همپالگیهای لمپن ـ چماقدار ولایی خودش بود. همین شعبان جعفری معاصر، به سبک عمود خیمهٔ ولایت، تاکنون جز با تحقیر دربارهٔ جوانان و زنان انقلابی ایران سخن نمیگفت!
در تداوم این روش و منش، وزیر جاسوسی و توطئه و آدمکشی نظام هم به میدان آمد تا به تقلید از لوطی خود، به زیگزاگهای ولایی بپردازد. آخوند اسماعیل خطیب در گفتگو با سایت خامنهای، در تلاش برای فرافکنی دجالانه و گره زدن خشم و خروش مردم ایران به خارج از مرزها، این قیام شکوهمند ملی را «جنگ ترکیبی دشمن» اعلام کرد!
استمرار قیام خاموشی ناپذیر، مهر باطلی بر تاکتیک نظام!
روشن شد که ولیفقیه درماندهٔ نظام در فاز آخر حیات ننگیناش، ناگزیر از حرکات زیگزاگی اینچنینی است. حرکت بر لبهٔ تیغ سرنگونی او را وادار میکند که به یک جهت خم شود، اما وقتی نگران ریزش نیرو و یا تهدید سقوط میشود، به جهت معکوس خم شده و تلاش میکند خود را به ستون بعدی برساند! این تاکتیک اصلی نظام از بحرانهای اجتماعی گرفته تا اقتصاد، و تاگسترهٔ سیاست بوده و خواهد بود؛ اما به ضرس قاطع این بارکجی است که به منزل نخواهد رسید.
با نگاهی به کارکرد قیامهای ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و آثار ویرانگر قیام شکوهمند ۱۴۰۱ در درون نظام و گسترش یأس و ناامیدی در لایههای مختلف حاکمیت، بهروشنی میبینیم که امروز حتی کفتاران کوی ولایت هم اقرار میکنند که روشهای نخنمای کهنه ولایت چارهساز درد لاعلاج سرنگونی نیست.
روزنامه حکومتی اعتماد در شماره ۲۵آبان در مطلبی با عنوان «الگوی زاهدان برای تمام ایران» ضمن اعتراف به استمرار قیام نوشت: «جامعه ایرانی یک آتش زیر خاکستر است. ایران در سال۸۸، یک طغیان را تجربه کرد و مسئولان پیام اعتراضات سال۸۸ را درک نکردند. سپس ۸سال زمان برد تا اعتراضات سال۹۶ از راه برسد. اما از این سال تا اعتراضات بعدی، ۲سال زمان برد تا رخدادهای تلخ آبان ۹۸ شکل بگیرد. یعنی جامعه در مقاطع زمانی کوتاهتر، اعتراض میکرد. سپس اعتراضات سال۱۴۰۱ از راه رسید. بسیاری معتقدند اگر کرونا نبود، این فاصلههای اعتراضی (۹۸ تا ۱۴۰۱) کمتر هم میشد. از این به بعد سیستم باید منتظر اعتراضاتی مستمر باشد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر