موضعگیری هوشمندانه مسعود رجوی در جنگ دوم آمریکا ـ عراق
موضعگیری ملی و هوشمندانه فرماندهی کل ارتش آزادیبخش، مسعود رجوی و انضباط پولادین رزمندگان آگاه ارتش آزادیبخش در قبال جنگ دوم آمریکا ـ عراق و اشغال عراق، مستحکمترین تکیهگاه ِ ایستادگی ارتش آزادیبخش بر مواضع ملی و مردمی خود در میانه مهیبترین جنگهای پایانی قرن بیستم و در سرزمینی جنگزده شد که اینک به اشغال مضاعف آمریکا و پاسداران خمینی در آمده بود.
به این ترتیب بزرگترین نیروی رزمنده مقاومت ایران، وارد دورانی شد که باید برای حفظ حضورش در جوار خاک میهن، یا قانون صاحب خانه جدید را در نظر میگرفت، یا آن سرزمین را ترک میکرد. ارتش آزادی البته سختترین گزینه را انتخاب کرد: ادامهٔ مسیر بدون سلاح! آنهم بعد از تحمل مرگبارترین بمبارانهای تاریخ معاصر از طرف ۱۰کشورِ مؤتلف و تهاجمهای زمینی نیروهای رژیم و مزدوران محلیاش.
شاهکار مسعود رجوی، حفظ ارتشی بدون سلاح در قلب بحرانها
آری، ماندگاری ارتشِ بدون سلاح و حفظ روحیه جنگاوری رزمندگان در عالیترین سطح، در محاصره کامل دشمن در سالهای اخیر که با انبوه توطئههای روزمره دشمن و با قتلعامهای مرداد ۸۸ و فروردین ۹۰ همراه بود، تجربه منحصربهفرد ارتش آزادیبخش در میان همه ارتشها و جنبشهای آزادیبخش جهان است؛ آزمونی با نتایجی خیرهکننده که بزرگترین استراتژیستها و نظامیان جنگ آزموده جهان هم از آن ابراز شگفتی کردند، برگ زرین دیگری بر دفتر افتخارات ارتش آزادیبخش است که بهعنوان بازوی استوار و پر اقتدار خلق قهرمان ایران، این حقیقت را که عنصر اصلی در هر پیکار، عنصر انسانی است و نه سلاح، مهر تأیید زد. و این چنین است که این ارتش اکنون بزرگترین منبع الهام و امید و انگیزه برای مردم ایران و مقاومت ایرانیان، و بزرگترین منشأ ترس برای دیکتاتور است.
ارتشی که به اتکاء همین عنصر انسانی و به یمن رهبری انقلابیاش، مسعود رجوی، جریان رشد خود را از یک نیروی نیمه وقت میلیشیا تا یک ارتش کارآمد زرهی، به سرعت و با موفقیت، در کوتاهترین زمان ممکن طی کرد و در گام اول با درهم شکستن ماشین جنگ خمینی، اولین بند از شعار استراتژیک خود یعنی صلح را محقق کرد و اکنون میرود تا در تحقق بند دیگر این شعار، دروازههای آزادی را به روی مردم ایران بگشاید.
اینک بهنظر میرسد نقش انگیزاننده و الهامبخش ارتش آزادیبخش از مرزهای ایران فراتر رفته است.
و به این ترتیب، همانگونه که ایرانیان یکبار با انقلاب مشروطه و بار دیگر با نهضت ملی، پیشتاز، انگیزاننده و الهامبخش ملل منطقه بودند، اکنون نیز با برخورداری از مقاومت سترگی که به مدار یک ارتش آزادیبخش فناناپذیر ارتقا یافته، همچنان برای خلقهای تحت ستم که برای رهایی از قید دیکتاتوری و استبداد به پاخاستهاند، درس آموز و انگیزاننده است.
بدین گونه مسعود رجوی آرزوی دیرینه پیشوای ملی ایران، دکتر محمد مصدق و دیگر آزادیخواهان میهنمان را جامه عمل پوشید. این ارتش اکنون سلسله جنبان و محرک اصلی قیامها در داخل ایران با کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت است.
مسعود رجوی ـ جنگ یا صلح با فاشیسم مذهبی؟
مسعود رجوی در تاریخ ۷آبان ۸۶در مورد ثبت نام اولیهٔ وزرات دفاع و سپاه پاسداران در لیست تسلیحات هستهیی و ثبت نام نیروی قدس در لیست موجودیتهای تروریسم جهانی، پیامی فرستاد که در قسمتی از آن گفته شد:
«اگر شیرزنان و کوهمردان اشرف عزم صبر و پایداری نکرده بودند،
اگر بیش از ۸۰سلسله افشاگری و روشنگریهای وقفهناپذیر بینالمللی درباره تسلیحات کشتار جمعی این رژیم نبود، اگر شورای ملی مقاومت ایران، بهرغم همه فشارها، بر مواضع اصولی خود علیه استبداد مذهبی پای نمیفشرد،
اگر حدود ۳۷۰۰فقره دخالتها و جنایتهای این رژیم در عراق طی ۴سال گذشته برملا نمیشد (از لیست ۳۲هزار مزدور گرفته تا ۵۳مؤسسه خیریه پوششی رژیم و از لیست ۸۳۳۱عراقی که توسط نیروی قدس برای ترور شناسایی شدند تا ۶۹۲ نفر از اعضای شبکههای ترور نیروی قدس و وزارت اطلاعات رژیم و لیست ۴۹۷ نمایندگی ولیفقیه در عراق و ۵۳مقام ارشدی که رژیم ایران در دولت عراق کاشته است)،
براستی وضعیت چگونه بود؟»
«مسعود رجوی پس از طرح این سؤال در پاسخ گفت:
«شیخکان سرکنگبین هستهیی را با عراق سر کشیده و لابد اکنون در شاخ آفریقا مستقر بودند و با بمب اتمی شاخ و شانه میکشیدند. مهمتر اینکه تسمههای ستم شیخی بر گُرده مردم ایران محکم میشد و چشمانداز سرنگونی روشن نبود.
خوشا مجاهدینی که تا امروز به عهدشان وفا کردهاند و بیسلاح بیشتر و بیشتر با این رژیم اهریمنی چنگ در چنگ شدند و جنگیدند.آری، اشرف ایستاد و جهانی به ایستادگی برخاست».
مسعود رجوی ـ تأکید بر تغییر رژیم و صورت مسأله اصلی
در بخشی دیگر از این پیام مسعود رجوی همچنین تأکید کرد:
«گفتهایم و تکرار میکنیم که تغییر و سرنگون کردن فاشیسم مذهبی، در آینده نیز مانند گذشته، به پای هیچکس جز مردم و مقاومت ایران نوشته نشده است. یعنی که در هر حال، سرنگونی و تغییر دموکراتیک در ایران، منحصراً در ظرفیت و صلاحیت و توانمندی مردم و مقاومت ایران است.
در عینحال خاطرنشان میکنیم که امروز صورت مسأله، باز هم سیاست تغییرِ رژیم و بلوغ آن است و نه چیز دیگر».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر