مسعود رجوی و حماسه خونین اشرف در شهریور ۱۳۹۲
روز دهم شهریور ۱۳۹۲(اول سپتامبر ۲۰۱۳) قرارگاه اشرف هدف یک تهاجم مسلحانه مرگبار و از پیش طراحی شده از سوی مأموران نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران رژیم آخوندی و مزدوران عراقی آن قرار گرفت که طی آن ۵۲تن از مجاهدان بیدفاع بهشهادت رسیدند و ۷تن به گروگان گرفته شدند و میلیونها دلار از داراییهای ساکنان با بیش از ۲۰۰ انفجار تخریب گردید.
این تهاجم توسط نیروهای زبدهٔ مالکی، نخستوزیر وقت عراق، به نام لشکر طلایی که به لشکر کثیف موسوم است، صورت گرفت. آنها مسلح به سلاحهای ویژه بوده و بهخوبی آموزش دیده و برای این عملیات آمادگیهایی زیادی کسب کرده بودند. نیروهای امنیتی عراقی سازماندهی شده در تیمهای چند نفره و ملبس به یونیفرم با پیراهن سبز، جلیقه و شلوار مشکی و کلاه سفید و ماسک سیاه، همراه با تفنگ ای کی ۴۷، حامل صدا خفهکن بودند. آنها در ساعت ۵و ۱۵دقیقه بامداد ۱۰شهریور بهطور همزمان اقدام به شلیک، تخریب، انهدام و آدمربایی کردند. جنایتکاران همچنین حامل مواد منفجره پلاستیکی و انواع نارنجکهای دستی جهت انهدام خودروها، کانتینرها، تانکرهای آب و... بودند.
حماسه پایداری اشرف آوازهٔ اشرف و اشرفیان را بر بام جهان درخشان تر از همیشه به ثبت رساند و مشی رویان و راهبردی هزار اشرف و هزار کانون شورشی را، در مرحله سرنگونی، فراروی مردم و مقاومت ایران قرار داد. نوید پیروزیِ نسلی که جنگید و ایستادگی کرد، در گذر از هفتاد هزار وادی خنجر و خیانت، خون چکان اما، سرشار از یقین و ایمان با گوشت و پوست خود راه را به جلو باز کرد، از پای ننشست و پر خروش و بیامان، از قلهیی به قلهیی دیگر پیروز و پایدار و درخشان ماندگار شد.
خامنهای با الگوبرداری از قتلعام ۶۷ و در میان سکوت ذلتبار طرف حسابهای بینالمللی! به اشرف حمله کرد تا خام خیالانه با قتلعامی دیگر خود را از کابوس قیام در داخل و بحرانی که در سوریه و عراق گریبانگیرش شده بود، خلاص کند اما با شکستن محاصره و تکثیر اشرف نقشههایش باطل گردید.
روز ۲۷شهریور، ۱۷روز پس از تهاجم بزدلانه مزدوران عراقی خامنهای، مسعود رجوی طی پیامی به مردم و رزمآوران آزادی گفت:
«حال ۱۷روز است که رژیم بهدنبال من، و من بهدنبال گروگانها بودم و روشن شد که تا امروز در عراق و در زندان مالکی هستند
در روز جنایت بزرگ و بیسابقه علیه بشریت در اشرف، خواهر مجاهد مریم اکبری همراه با ۱۷برادر مجاهد، همچنین تنها طبیب باقیمانده در اشرف دکتر جواد احمدی همراه با ۳مجاهد خلق دیگر، مجموعاًً ۲۲نفر، در دو نقطه متفاوت و دور از یکدیگر، همگی در زیر آتش و در محاصره و در معرض گروگانگیری بودند. ساعتهایی با تب و تاب و التهاب بسیار طول کشید تا توانستیم آنها را یک به یک از چنگ دشمن بیرون بکشیم و سرانجام همگی با قهرمانی و شجاعت بیمانند، خود را به ۲۰مجاهد باقیمانده برسانند.
اشرف حماسه ماندگار تاریخ معاصر ایران بود. اکنون اسطورة جاودانی تاریخ ایران و خلقهای جهان شد
نمونهای دیگر در سرزمین و در خاک پای پیامبر جاودان آزادی، سیدالشهداء امام حسین علیهالسلام.
سلام بر کهکشان اشرف و شهیدانش، بر لشگر فدایی اشرف، تجسم درخشان جنگ صد برابر با یک صد تن به مدت یک سال در نگاهبانی از اشرف و ارزشهای جاودانه فدا و پایداری و جنگ و ایستادگی در برابر استبداد دینی.»
مسعود رجوی ـ پیام تکثیر اشرف
مسعود رجوی ـ ۱، ۲، ۳، ۱۰۰و ۱۰۰۰ اشرف میسازیم
مسعود رجوی در قسمت دیگری از پیام ضمن اشاره به دلاوری و ارزشهای شهیدان، ناگهان صحبت از پتانسیل و ضرورت «هزار اشرف» در خاک میهن کرد و با تأکید بر ضرورت تکثیر اشرف در مسیر سرنگونی گفت:
«آری ما به سوی آزادی و در مسیر سرنگونی ۳،۲،۱... ۱۰۰ و ۱۰۰۰اشرف دیگر میسازیم.
از خون مجاهدین در اشرف شعلهها و آتشها برمیخیزد و رژیم ضدبشری را خاکستر میکند
ما برای نبردها و جنگهای بنیانکن دیگر آماده و آمادهتر میشویم. حق دفاع از خود برای هر مجاهدی در برابر حمله و یورش دشمن در هر کجا یک حق مشروع و قانونی است. بیمحابا از این حق مشروع و قانونی در هر زمان و در هر مکان استفاده کنید!»
آن زمان معلوم نبود منظور از هزار اشرف، هزار کانون شورشی و مقاومت برای نبرد سرنگونی و هزار اخگر سوزان و شعلههای فروزان بر جان تمامیت رژیم است. خامنهای گمان میکرد با این ضربه لااقل تا مدتی خیالش از بابت مجاهدین راحت است. اما مسعود رجوی با صراحت خبر از تکثیر اشرف و هزار کانون شعلهور مقاومت در میهن اسیر داد و بعدها روشن شد که اشرف در قتلعام دهم شهریور ۹۲نه تنها نابود نشد که در هزار کانون شورشی تقویت و تکثیر گردید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر