مسعود رجوی ـ پیام پیروزی پایان پرونده ۱۷ژوئن
مسعود رجوی در ۲۵اردیبهشت ۱۳۹۰ در پیامی بهمناسبت بسته شدن پرونده ۱۷ژوئن و شکست تلاشهای ده ساله رژیم گفت:
«اکنون آخوندها و مزدوران کف بر دهان بور و کور و مات و مبهوت بر جای ماندهاند! یک دهه یاوهگویی و لجن پراکنی و دروغ و دغل و دنائت، بستهبندی شده در دلارها و یوروهای نفتی، افاقه نکرد و مردم ایران پیروز شدند.»
مسعود رجوی ـ پایان پرونده ۱۷ژوئن
مسعود رجوی ضمن یادآوری پروسه کودتای تروریستی در ۱۷ژوئن گفت:
در روز ۲۷خرداد۱۳۸۲(۱۷ژوئن) در بزرگترین لشکرکشی در داخل فرانسه که از ۳۰سال قبل از آن سابقه نداشت از زمین و هوا و از سمت رودخانه حمله کردند. درهم کوبیدند و زدند و بردند...
در سالهای بعد علاوه بر اتهامات و احکام دستگیری روز ۱۷ژوئن یازده کیفرخواست تکمیلی دیگر هم صادر شده است. تار عنکبوتی تنیدند تا مجاهدین و مقاومت ایران هرگز نتوانند از آن خلاصی پیدا کنند. علاوه بر این آقای بروگیر که هیچگاه درصدد بر نیآمد اندک پیگیری در مورد قاتلان کاظم رجوی و شهید نقدی بهعمل بیاورد، تا بخواهید در آمریکا و انگلستان و آلمان و امارات و اردن و ترکیه و بلژیک و سوئیس و دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی «نیابت قضایی» صادر کرده بود تا به نیابت از ملایان حاکم بر ایران، مجاهدین و هوادارانشان را با هزار و یک رشته مرئی و نامرئی، طناب پیچ و زمینگیر کنند.
مسعود رجوی در بخش دیگر پیام به نقش جریان موسوم به اصلاحات در زدوبند و جنایت در پشت صحنه اشاره کرد و گفت:
این پروندهسازیها، یک تمامیت و یک کل بهم پیوسته و هدایت شده از سوی بیتالعنکبوت ولیفقیه ارتجاع و رئیس جمهوران ولایت بود که بیدریغ پول نفت را که قرار بود به سفرههای ملت ایران باز گردانند، همراه با خود نفت به آن سوی جهان سرازیر کردند تا شاید با آن مجاهدین و مقاومت ایران را بسوزانند و خاکستر کنند. در زمان خاتمی میگفتند بمباران و موشکباران و کوبیدن مجاهدین "ثواب" دارد و "اصلاحات" را تقویت میکند. در دو سال اخیر، با "خودکار سبز" خامنهای که از آستین آخوند مصلحی بیرون میآید، مینویسند که بسته شدن پروندههای مجاهدین و خارج شدن آنها از لیست تروریستی آمریکا، جنبش سبز را تضعیف میکند!
و ما هنوز هم نفهمیدیم که یک "گروهک" ناچیز تروریستی، سکتاریستی، بعثی، صهیونیستی، امپریالیستی و سوسیال امپریالیستی که بهگفته "عظما" و مقلدان و امداد رسانان غیبی او، هیچ پایه اجتماعی در داخل ایران هم ندارد، چرا باید اینقدر مشغله ذهنی و عینی او و همریشان و هم ریشههای او، باشد!
چرا باید اینقدر اسباب ترس و وحشت باشد؟
چرا باید میلیاردها دلار علیه آن خرج کرد؟ و آن را معیار و ملاک سنجش دوست از دشمن در ایران و عراق و منطقه و در سطح جهان قرار داد.
مسعود رجوی با یادآوری تغییر دوران و علت ناتوانی رژیم و حامیانش در مقابله با مجاهدین افزود:
تفاوت این ایام با دهه ۶۰در این است که آخوندها و پاسدارانشان در آن زمان، مواضع قرونوسطایی و فوق ارتجاعی خود را در قبال مجاهدین در قالب « ضداستکباری» بیان میکردند، اما از وقتی «جنگ قدس از طریق کربلا» به گِل نشست و پاسدار-دژخیمان، به کار "فرهنگی" و "سردبیری" روی آوردند و همگی "دکتر" شدند (از نوع کردان) دیگر بهجای حوزه و روضه و مقنعه، به "ان.جی. او" و "بنیاد فرهنگی" و فعالان بیحجاب " حقوق بشر" روی آوردهاند!
بیچارگان ۳۰سال است خواب متلاشی کردن و انحلال و نابودی مجاهدین را میبینند. مجاهدین اما، هر چه بیشتر در طریق صدق و فدا گام بر میدارند، با تمام توش و توان و روح و روان، با پوست و گوشت و استخوان «بیا، بیا» میگویند و به مقابله و «جنگ صد برابر» برمی خیزند. قیمت آزادی خلقمان را هر چه باشد، باید بدهیم، دادهایم و خواهیم داد.
مسعود رجوی سپس ضمن بیان اهمیت و جایگاه پیروزی اخیر به مهمترین مواد مطرح شده توسط قضات تحقیق اشاره کرد و گفت:
مهمتر از هر چیز، قضات تحقیق بهروشنی اعلام کردهاند:
-ارتش آزادیبخش ملی ایران و عملیات آن مشمول تروریسم نمیشود چرا که عملیات جنگی با استفاده از یک ارتش واقعی، بهنام ارتش آزادیبخش صورت گرفته است.
-تجهیزات و تسلیحات نظامی، بعضاً سنگین، که در اشرف وجود داشت، برای این تهیه نشده بودند که هیچگاه مورد استفاده قرار نگیرند.
-تأسیس یک ارتش بیتردید یک عمل آمادهسازی برای تهاجمات نظامی میباشد. اما این امر اجازه نمیدهد تهاجمات نظامی با اعمال تروریستی یکی محسوب شود.
-در حقوق فرانسه یک تهاجم نظامی که منجر به نبرد مسلحانه میان نظامیان شود، نمیتواند عنوان تروریسم داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر