پیام مسعود رجوی بعد از نخستین حمله موشکی به لیبرتی
بامداد شنبه ۲۱بهمن ۹۱ پس از شروع حمله موشکی به ساکنان بیدفاع کمپ لیبرتی و شهادت شماری از رزمآوران آزادی، مسعود رجوی طی پیامی فوری به مجاهدان آنان را که فوقالعاده خشمگین و برانگیخته بودند به پرهیز از هر گونه عکسالعمل و به آرامش و انضباط آهنین فراخواند و درخواست کرد هوشیاری و آمادگی کامل خود را کماکان تا طلوع آفتاب و روشن شدن هوا حفظ کنند.
مسعود رجوی و نخستین موشکباران به لیبرتی
در بخشی از پیام مسعود رجوی آمده است:
این است آن امنیت و سلامت و رفاهی که کوبلر در خیانت آشکار به حقوقبشر در مساحتی ۸۰بار کمتر از اشرف به ما وعده میداد. اکنون دنیا میفهمد که حق با شما بود که از قبل، خواهان بازگشت به اشرف بودید که سنگر و سرپناه و ساختمان و وسعت کافی دارد.
شهادتها و جراحتها البته جانگداز است اما تنها اراده رزمنده ما و خلق ما را صیقل میزند و برای جنگ سرنگونی و نبرد صد برابر، شعلهور و آمادهتر میکند.
مسعود رجوی در بخش دیگری از پیام فوری به مجاهدان این اقدام زبونانه را نشانه ورود به مرحله سرنگونی دانست و گفت:
دشمن زبون و ضدبشر، بیشتر و سرختر از این نمیتوانست ورود به مرحله سرنگونی و ترس و وحشت خود از مجاهدین و ارتش آزادی را همزمان با قیام تودههای مردم عراق علیه ارتجاع و استبداد گواهی کند.
مسعود رجوی در بخش پایانی پیام با یاد شهیدان، به اهمیت فدا و پاکبازی مجاهدان در سرفصلهای مختلف اشاره کرد و گفت:
مجاهدین و مقاومت ایران و ارتش آزادی ستان همیشه در این سرفصلها از انقلاب ضدسلطنتی تا ۱۹بهمن و ۶و۷مرداد و ۱۹فروردین، قیمت سنگین و خونین پرداختهاند و باز هم از نثار همه چیز خود برای آزادی خلق در زنجیرشان فروگذار نخواهند کرد. درس فدا و مجاهدت و آزادگی ادامه دارد و روزی در میهن اسیر فراگیر میشود.
سلام بر پوران، یحیی، مهدی، مصطفی، اکبر و هادی، نخستین گروه از شهیدان مؤسسان چهارم، در روزی کهزاده شدند، در روزی که برای دفاع از خلق و میهن سلاح بهدست گرفتند، در دهسال رزم و رنج و پایداری پرشکوه در اشرف و در روزی که با خون خود طومار ترفندها و توطئههای دشمن و مزدوران و همدستان آن در زندان لیبرتی را در هم پیچیدند.
رود خروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران، ضامن پیروزی محتوم خلق ماست.
پیام مسعود رجوی پس از حمله موشکی به لیبرتی و اعلام نتایج انتخابات در رژیم
۲۵خرداد ۱۳۹۲، چند ساعت پس از موشکباران مجدد مجاهدین در زندان لیبرتی، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری رژیم در همان مرحله اول، بهسود آخوند روحانی اعلام شد.
موشکباران به لیبرتی ـ ۲۵خرداد ۹۲
مسعود رجوی طی پیامی بیرون آمدن روحانی را نتیجه عجز و در ماندگی خامنهای در مهندسی انتخابات
در اثر شکستن طلسم ولایت و فروپاشی جبهه خلافت دانست و گفت:
«نشان دادن ضرب شست موشکی به قهرمانان بیدفاع و در زنجیر از یک سو و ادعای مسخره شرکت ۷۲درصد از دارندگان حق رأی در انتخابات رژیم ولایت فقیه، همان «موازنه مثبتِ» مورد نیاز خامنهای در شرایطی است که از ترس قیام و تکرار خیزشهای سال ۱۳۸۸، ناگزیر باید شیخ تحمیلی را به ریاستجمهوری بپذیرد. وضعیتی که بنوعی، زهر آتشبس و حکم قتلعام زندانیان سیاسی ما توسط خمینی را تداعی میکند.»
مسعود رجوی در قسمت دیگری از پیام به تناقض تاریخی رژیم در مورد مجاهدین پرداخت و گفت:
«ما هم البته برای پرداخت بها و خونبهای آزادی خلق و میهن اسیر، تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون پیمان بستهایم و حاضر میگوییم. هر چند که معلوم نیست رژیمی که میگوید ۷۲درصد از مردم را با خود دارد و شرکت آنها در انتخابات رأی مثبت به این نظام است چرا باید اینچنین از سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران وحشت داشته باشد؟ نکند که تعادل رژیم بسیار شکننده و لرزان است و جایگزین دموکراتیک را، که بهگفته خودش نزدیک شدن به آن خط قرمز اصلی رژیم در تمام روابط داخلی و منطقهای و بینالمللی آن است، بر نمیتابد... در روزی که رژیم میخواست نتیجه انتخابات خود را اعلام کند و برای آن بسیار عجله داشت تا بر وضعیت کنترل داشته باشد و اعتراض و تظاهراتی شکل نگیرد، همگان بار دیگر به چشم دیدند که ایستادگی و نبرد در لیبرتی و اشرف سراپا با کارزار سرنگونی، با شعار سرنگونی و با «رأی من سرنگونی است» پیوند خورده است.»
مسعود رجوی ضمن تشریح وضعیت متزلزل رژیم افزود:
«براستی این انتخابات، آئینه تمام نمایی از ضعف و انزوای ولیفقیه ارتجاع بود. حتی نزدیکترین کسانش ترسیده و در اثر فشارهای داخلی و بینالمللی از او فاصله و زاویه گرفتند.
گفته بودیم که اگر این رژیم در این سالیان حتی با یک درصد از فشارها و ضرباتی که به مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران وارد شد مواجه میشد، بیگمان خاکستر و دود شده بود. از مهیبترین بمبارانها تا ۱۷ژوئن، از لیستگذاری و انواع برچسب ها، و از توطئه و تقلای دوازده دولت و سرویسهای ذیربط تا لجن پراکنی و تروریسم بیوقفهٔ گشتاپوی آخوندی و هم خطّان و مزدوران و سرانگشتان...»
مسعود رجوی در بخش پایانی پیام خطاب به نیروهای آزادیخواه و میهنپرست گفت:
هموطنان،
نیروهای انقلاب دموکراتیک مردم ایران،
مؤسسان چهارم ارتش آزادیبخش ملی،
یاران اشرفنشان،
بر هم خوردن تعادل رژیم منفور ولایت در «بالا» محصول درد و رنج و مقاومت شما و رشیدترین فرزندان شما در «پایین» است. شعار ما «پایینی ها» همیشه این بوده است که «کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من». آزادی و حق را به رایگان به کسی نمیدهند. حق گرفتنی است و آزادی بها و خونبهای خود را میطلبد.
در هر فرصت، در هر زمان و در هر مکان برای احقاق حقوق و آزادیهای خود قیام کنید.
هر کس که به واقع خواهان سرنگونی استبداد دینی و آزادی و حاکمیت جمهور مردم و رأی مردم است با ما و ما با او هستیم.
روزی میرسد که آتشفشان خشم خلق فوران میکند، شعله میکشد و این رژیم را خاکستر میکند...»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر