در روزهایی که فضای ایران و منطقه مملو از التهاب و اضطراب است، پرسش مهمی پیش روی همه قرار دارد: راه نجات واقعی ایران و مردمش چیست؟
چهار دههی گذشته نشان دادهاند که سه مسیر اصلی – اصلاح رژیم از درون، مماشات قدرتهای خارجی و جنگ مستقیم – همگی به بنبست منتهی شدهاند. مردم ایران بارها با تحریم نمایشهای انتخاباتی، مخالفت خود را با هرگونه راهکار درونسیستمی ابراز کردهاند. از سوی دیگر، سیاست مماشات غرب فقط حکومت را در سرکوب مردم و گسترش تنش و بحران قدرتمندتر کرده است. جنگ خارجی هم نهتنها راهحل نیست، بلکه به بهانهای برای سرکوب بیشتر و تحریک احساسات ملی مردم ایران توسط حاکمیت بدل شده است.اکنون به نظر میرسد تنها یک راه واقعی و امیدبخش پیش روی ایران باشد: «راه سوم»؛ راهی مبتنی بر مقاومت مردمی، قیام سازمانیافته و نفی دیکتاتوری دینی. این مسیر، به جای پذیرش وضع موجود یا توسل به جنگ، بر اراده مردم ایران و نیروی مقاومت سراسری برای تحقق آزادی، دموکراسی و برابری تکیه دارد.
به همین مناسبت، بهتازگی همایشهایی در سوئد و آلمان بهیادبود قیام تاریخی ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ برگزار شد. سخنرانان و چهرههای برجستهی اپوزیسیون، به صراحت اعلام کردند که نه مماشات و نه جنگ، پاسخگوی شرایط امروز ایران نیست. راهکار پایدار، به رسمیت شناختن حق مردم ایران و مقاومت سازمانیافتهی آنها برای سرنگونی دیکتاتوری دینی است. این «راه سوم» راهی است که میتواند ایران را به آزادی، صلح پایدار و دموکراسی واقعی هدایت کند.
مردم ایران شایستهی این مسیرند و پیامشان روشن است: پایان دیکتاتوری فقط به دست مردم ایران و نیروی مقاومت آنها تحقق مییابد. دولتها و مجامع بینالمللی باید این واقعیت را بپذیرند و از فرصت تاریخی حمایت از این راه حل مردمی استفاده کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر