وقتی یک رژیم به پایان راه نزدیک میشود، نبرد اصلی فقط در خیابانها نیست؛ در میدان افکار عمومی و رسانهها نیز یک جدال سرنوشتساز در جریان است: جدال بین آلترناتیو واقعی و بدلهای دستساز.
این روزها عدهای با حمایت رسانهای، مالی یا سیاسی از بیرون، ناگهان بهعنوان "رهبر" و "آلترناتیو" مطرح میشوند. اما پشت این نمایشهای رنگارنگ، چه اهدافی پنهان است؟ چه کسانی این پروژهها را هدایت میکنند؟ و مهمتر از همه، چگونه میتوان آلترناتیو اصیل و مردمی را از نسخههای تقلبی تشخیص داد؟
۱. گذشته: کارنامهای روشن یا حافظهای پاکشده؟
آیا یک جریان واقعاً در خط مقدم مبارزه با دیکتاتوریها بوده؟ یا اکنون، پس از دههها سکوت و سازش، صرفاً با کمک رسانهها و محافل مشکوک خود را رهبر جا میزند؟ آلترناتیو واقعی، همان است که بهای آزادی را با جان و زندان و خون پرداخته؛ نه آنکه وارثان دو دیکتاتوری را با لبخند در کنار خود بنشاند.
۲. حال: تشکیلات واقعی یا ویترین مجازی؟
آیا این جریان، امروز تشکیلاتی منسجم و برنامهای روشن برای آینده دارد؟ یا تنها با چند مصاحبه و پست مجازی دیده میشود؟ یک آلترناتیو واقعی، نیاز به شبکه فعال، برنامه سیاسی و ساختار دارد؛ نه صرفاً ظاهرسازی.
۳. آینده: تکیه به مردم یا چشمانتظار بیگانگان؟
و نهایتاً، آینده ایران در دستان چه کسی امنتر خواهد بود؟ آنکه به نیروی مردم ایران متکی است، یا آنکه چشم به حمایت خارجیها دارد؟ آلترناتیو واقعی، استقلال خود را حفظ کرده و "نه به شاه و نه به شیخ" را سرلوحه قرار داده است.
✅ انتخاب با ماست: یک نیروی ملی یا یک پروژه وابسته؟
امروز، ملت ایران بین یک حرکت مردمی و ریشهدار و پروژههایی که از بیرون خط میگیرند، حق انتخاب دارد. آلترناتیوهای تقلبی آمدهاند تا ما را از خودمان ناامید کنند و نشان دهند که ایرانی بدون قیم نمیتواند راهی به آینده پیدا کند. اما این دروغی بزرگ است.
وظیفهی هر ایرانی آگاه، شناسایی این بدلها و ایستادن در کنار تنها آلترناتیو دموکراتیک، مستقل و اثباتشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر