زنگ تغییر دوران و موقعیت انقلابی؛ سیر ناگزیر تحولات درون و بیرون حاکمیت

 


هر تغییر دوران، نشانه‌هایی از خود بروز می‌دهد. تحولات سیاسی و اجتماعی، زمانی به نقطه‌ی عطف خود می‌رسند که تغییرات کمی به یک تحول کیفی تبدیل شوند.

انقلاب ۱۳۵۷ نمونه‌ی روشنی از این روند بود؛ جایی که انباشت اعتراضات و رویدادها طی دو دهه، در آبان ۱۳۵۷ به تغییر کیفیت و تسریع سقوط شاه انجامید.

مرور تحولات دهه‌های گذشته نشان می‌دهد که فاصله‌ی رویدادهای کلیدی، مسیر تغییر را روشن می‌سازد. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ده سال زمان برد. از پایان مبارزات رفرمیستی تا ظهور سازمان‌های مسلح مانند مجاهدین خلق و چریک‌های فدایی خلق، تنها دو تا سه سال گذشت. گسترش پیام این جنبش‌ها در دانشگاه‌ها، شکل‌گیری پدیده‌ی زندانیان سیاسی، و اعمال سیاست‌های سرکوبگرانه‌ی ساواک، همه زمینه‌ی یک دگرگونی بنیادی را فراهم ساختند. در نهایت، تغییر جهت سیاست بین‌المللی و فشارهای حقوق بشری به شاه، راه را برای نارضایتی عمومی و قیام مردم هموار کرد.

امروز، این الگو در مورد حاکمیت جمهوری اسلامی نیز صادق است. تضادهای درونی حکومت که ولی‌فقیه همواره با حذف رقبا و افزایش انقباض بر آن‌ها غلبه می‌کرد، اکنون به مرحله‌ای رسیده که سیاست انقباض دیگر پاسخگو نیست. کلیت نظام، هم از درون و هم از بیرون، در مسیر تغییرات ناگزیر قرار گرفته است. دو گزینه‌ی پیش روی حاکمیت؛ پذیرش شروط بین‌المللی (زهر خوردن) یا ادامه‌ی سیاست‌های هسته‌ای و رویارویی خارجی، هر دو به خروجی‌های متفاوت از وضعیت فعلی ختم خواهد شد.

درون حاکمیت، اکنون شاهد دو لایه‌ی مجزا هستیم: حکومت آشکار، شامل کابینه‌ی ضعیف پزشکیان، و حکومت پنهان، شامل ولی‌فقیه و بازوهای اصلی نظام مانند مجلس و قوه‌ی قضاییه. این وضعیت مستقیماً در مطالبات اجتماعی و بحران اقتصادی منعکس شده و به مرور، به یک مطالبه‌ی سیاسی گسترده‌تر منتهی خواهد شد. افزایش نارضایتی‌های عمومی، گسترش اعتراضات خیابانی، و تشدید سرکوب و اعدام زندانیان سیاسی، همگی نشانه‌های ورود به یک تغییر دوران و اجتناب‌ناپذیریِ یک تحول کیفی هستند.

حتی اگر حکومت بخواهد وضعیت را کنترل کند، توانایی انجام آن را ندارد. این موقعیت، نظام خامنه‌ای و کابینه‌ی پزشکیان را بیش از پیش متزلزل خواهد کرد. در عرصه‌ی بین‌المللی نیز، چه ولی‌فقیه پذیرای مذاکره باشد و چه آن را رد کند، در نهایت تغییر دوران، خروجیِ اجتناب‌ناپذیر خود را خواهد داشت؛ خروجی‌ای که حاکمیت را در مسیر تعیین تکلیف نهایی قرار خواهد داد. هم‌زمان، جامعه‌یی که مترصد انفجار است، سرانجام شرایط مطلوب «موقعیت انقلابی» را رقم خواهد زد.

به اشتراک بگذارید:

مطالب مرتبط:

هیچ نظری موجود نیست:

پخش زنده سیمای آزادی

پست‌های پرطرفدار

جدیدترین مطالب