مجری: چگونه بحث استقلال مالی سازمان مجاهدین شروع شد؟ اصلاً چطوری مسائل مالی آن جمع کوچک حل میشد و بعد این سازمان بزرگ همچنان حل میشود؟
مهدی ابریشمچی: الآن که شما سؤال کردید، من بلافاصله در تاریخچه سازمان، به عقب برگشتم. برگشتم به آن آپارتمان بنیانگذارانمان که آنجا آغاز کار سازمان بود. از همانجا که سازمان میخواست روی پای خودش بماند، روی پای خودش استوار باشد؛ چون برای سازمان انقلابی مثل سازمان مجاهدین، از روز اول، اصل «کس نخارد» و اتکای به خود در مبارزه علیه دیکتاتوری سلطنتی، یک اصل پایه و جدی بود. از همانجا بنیانگذاران سازمان به قیمت اینکه نصف وقتشان را صرف کار و مخارج سازمان بکنند، حنیف کبیر، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان سازمان را با آنچه که روی پای خودشون در میآوردند اداره کردند. بعد گامبهگام که هواداران سازمان افزایش پیدا کردند، مخارج سازمان بر عهدهٔ هواداران سازمان قرار گرفت؛ مثل همین هموطنان عزیز که الآن هستند، همین اشرفنشانها و همهٔ کسانی که کمک مالی در اختیار سازمان قرار دادهاند.
ما نسل مصدق هستیم. بنابراین استقلال، جزو پایههای کار این سازمان بوده است. مهم این بود که چطوری بتوانیم این امر را در جریان عمل با برآمدن از پس تمام وظایف و کارها و مسئولیتهایی که سازمان مجاهدین به عهده داشت، پیاده بکنیم. این کار گامبهگام جلو آمد. من اگر به عقب برگردم، یاد اولین جلسه بعد از سرنگونی رژیم شاه میافتم. ما در ساختمان بنیاد علوی بودیم. آنجا قرار شد برای سازمان کمک مالی جمعآوری شود؛ مخارج انتخابات و غیره و ذالک بود. برادر قهرمان شهیدمان فرمانده محمد ضابطی ــ که خدا او را رحمت کند ــ مسؤل بخش اجتماعی بود. او موظف شد این امر را انجام دهد. من کاملاً یادم هست که محمد اولین کمک مالی را که جمعآوری کرده بود، آورد ریخت روی میزی که جلوی اعضای مرکزیت سازمان از جمله برادر مسعود بود. پولهایی از سکههای بسیار کوچک تا میزان درشتتر بود. البته آن موقع یک تومان و دو تومان، واقعاً پول بود. مثل الآن نبود که به شر این آخوندهایی که در مملکتمان حاکم شدن، هزار تومان هم پولی بهحساب نیاید.
این مسیر را ما گامبهگام به جلو برداشتیم و پیش آمدیم. بعد که سازمان و هوادارانش گسترش پیدا کردند، این امر بهصورت سیستماتیک درآمد. فقط یک مسأله مطرح بود و آن اینکه برای ما استقلال مالی بهمثابه یک پایه و عنصر و یک اصل اساسی خدشهناپذیر شد.
امروز راجع به سیمای آزادی گفته میشود تنها تلویزیونی است که مخارجش را مردم میدهند. من فکر میکنم این یک مبنا است. الآن داشتم برنامهٔ زیبای قبل از این قسمت را میدیدم. یکی از هواداران که در همیاری شرکت کرده بود، گفت: «من این پول را برای حفظ استقلال مالی سازمان کمک میکنم و میدانم این مبنای استقلال سیاسی است؛ چون پول پشت سر خودش میتواند استقلال را نفی کند».
بنابراین سازمان ما به یمن این اصلش و به یمن این پایهگذاری که به مسیر آن اشاره کردم، کارش را شروع کرد. الآن همیاران شما همکاران بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران هستند. او خودش یک روزی کار میکرد و مخارج سازمان را میداد.
من به همهٔ همیاران درود میفرستم. توصیه میکنم از فرصتی که پیش رو داریم برای حداکثر تلاش در راستای همیاری استفاده کنند. فراموش نکنیم که در قرآن کریم میگوید: «یجاهدون به اموالهم و انفسهم». جهاد به مال و جهاد به جان را پشت سر هم قرار میدهد.
۱ نظر:
من اصلا اسلام را نه می خواهم و نه قبول دارم اما به عنوان اصلی از احترام به عقاید و باور های مردم سرزمینم با این امر ( مذهب ) دشمنی هم ندارم و اما آقای ابریشمچی در مورد استقلال اقتصادی که بسیار اصل مهمی در بقا و استقلال نظر یک حزب سیاسی می باشد . مثلا من و دوستان همفکرم معتقدیم که برای براندازی اخوند ها مبلغ یک تا دو میلیارد دلار پول لازم است( حمایت از اعتصاب کنندگان ، راه اندازی رسانه هایی که در خدمت براندازی باشند ، و…… با ایمان به اینکه در ۴ هفته آخر رزیم اخوندی مبارزات مردمی مسلحانه خواهد بود ) احتیاج است که همه مخارج سرنگونی آماده باشد که وسط راه باعث شکست و نامیدی نشود و اگر این استقلال مالی نباشد دست گدایی به سوی چه کسی باید دراز کرد و باید در ازای کمک آن کشور ویا… نظر آنها را تامین کرد . خلاصه اینکه صحبت آقای ابریشمچی در مورد استقلال مالی سازمان متبوعش بسیار موجه و درست میباشد .
ارسال یک نظر