مهسا زعیمی ـ از شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران
در پنجاه و هشتمین سال تاسیس سازمان پر افتخارم نگاهی دارم به پشت سر و پیش رو
سازمانی همیشه رویان و همیشه در تلاطم و تکاپو، پیوسته در شورش و نبرد، بیمهابا در دادن سر و جان و بیانقطاع در فدا و قیمت دادن برای خلق و آزادی
این پیوستگی و تسلیمناپذیری در وفای به پیمان و ایستادن بر سر آرمان، خود یک معجزه است
معجزه عبور از هفتاد خوان رنج و شکنج و دار
عبور از انواع توطئههای سخت و نرم ارتجاع و استعمار.
براستی راز این عبور معجزه آسا چیست؟
انقلاب خواهر مریم. همان گوهر ناب وجودی و هویت مجاهد خلق بهمعنی مرزبندی با هر جنس از استثمار و بهره کشی. همان که امروز در مشی میتوان و باید تجسم پیدا کرده.
انقلاب ایدئولوژیک که تک به تک ما صاحب آن هستیم، پلی است از حماسه عاشورا در ۱۴۰۰سال پیش تا امروز و نسل ما شرف سرخ حسینی بودن را در سرموضع بودن با انقلاب خواهر مریم هر روز تجربه میکنیم، و زندگی برایمان در عقیده و جهاد خلاصه میشود.
نبرد هر لحظه با ایدئولوژی استثماری جنسیت و فردیت فروبرنده، یعنی انتخاب اول دیگری به جای اول من
هم نفس شدن با شما خواهر مریم در تعهدی که به مردم ایران و برادر مسعود برای سرنگونی استبداد دینی و آزادی خلق ایران دادید.
بهدلیل همین مکتب و آرمان است که در گذر ایام اعتقادات و ارزشهای سازمانمان هر روز پویا و مستحکمتر شده، و قلل بالا بلندتری از صداقت و فدا و انسانیت را فتح کردهایم.
برادر مسعود گفت:
بگذار دشمنان هر چقدر میخواهند ستارگان بخت ما را به زمین بکشند اما ما باز هم آسمان را غرق ستارهها خواهیم کرد. بیچاره شب پرستان، تیغ به کف، هلهله زن، با سلاله خورشید و با نسل ایمان چه خواهند کرد.
بله ما نسل ایمانیم و انقلاب. نسل مریم پاک رهایی. و امتداد اسلام انقلابی، پیرو مولا علی و سیدالشهدا
از جنس باور به میتوان و باید برای سرنگونی.
از جنس انتخاب بیچشمداشت و یکسویه مسیر مبارزه
از جنس فدای بیکران در وفای به پیمان
در ستیز و نبرد با هر جنس بهره کشی و تبعیض
استوار در مرزبندی با شیخ و شاه و هر گونه دیکتاتوری و استبداد
نیازمند به جمع مجاهدین برای شورشگری و شکافندگی در پهنههای رزم و نبرد
بی قرار برای گرفتن انتقام شهدا و به ثمر نشاندن خونشان.
بهعنوان یک زن مجاهد خلق همانند خواهر زهرا مسئول اول عزیز مان خود را مسئول و صاحب تمامیت سازمانم میدانم.
در رأس آن البته پاسخگوی اصلیترین دارایی یعنی تشکیلات و انقلاب ایدئولوژیک.
دارایی من جمع خواهرانم در شورای مرکزی است و مجاهدت و انسانیتم را در گرو پذیرش هژمونی و رهبری تکتک آنها میدانم.
تا روزی که زنده هستم، و نفس میکشم. مشی من استمرار نبرد ایدئولوژیک است.
بله تنها همین مبارزه مقدس ایدئولوژیک همچون خواهر مریم است که میتواند دلیل وجودی من و ما در این روزگار و این سرزمین باشد! امانتداری و نگاهبانی از ارزشهای آرمانی سازمان و قیام برای زنده نگهداشتن آنها رسالت نسل ماست
قل اننی هدانی ربی الی صراط المستقیم دینا قیما ملت ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین
قل ان صلاتی و نسکی و محیی و مماتی للله رب العالمین لا شریک له و بذالک امرت و ان اول المسلمین
ما مجاهدین امروز در اشرف سه در قرارگاه بیقراران با تشکیلاتی پولادین همان بنیان مرصوص در قله بایستن و توانستن برای سرنگونی رژیم برآنیم تا از بدنهایمان پلی به سوی رهایی مردممان بسازیم. ما مجاهدین برای این زنده هستیم و نفس میکشیم تا روزی که دور نیست دستان پر محبت خواهر مریم مرهم دردهای این خلق و صدای پرتوان برادر مسعود آرامش جانشان باشد.
الیس صبح به قریب
برای تحقق این هدف و برای پیروزی این آرمان تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس حاضر حاضر حاضر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر