۱۶ آذر، تنها یک تاریخ یادمانی نیست؛ پژواکیست از نبض زندهی دانشگاه ایران. روزی که حقیقتِ سرکوب و تحمیل، پرده از چهره برمیدارد و دانشگاه دوباره هویت خود را به یاد میآورد.
حاکمیت تمامیتخواه میکوشد دانشگاه را از یک پایگاه فرهنگی ـ علمی به بخشی از ساختار امنیتی بدل کند؛ دگردیسیای ارتجاعی که هدفش شکستن توان و انگیزهی دانشجو و زدودن چشمانداز هرگونه تغییر است.دانشگاه، قلب تپندهی هستی سیاسی و اجتماعی یک ملت است. فرهنگ، تاریخ، فلسفه و تمدن یک ملت در آن زاده و در آن بالیده میشود. و امروز، همین قلب در محاصره ویروسهاییست که حاکمیت پس از قیام ۱۴۰۱ با شدت بیشتر در آن دمیده است:
اختناق امنیتی، کنترل همهجانبه، سرکوب سفید، خالیسازی دانشگاه از اساتید اصیل و جایگزینی با نیروهای بسیجی، تحریف تاریخ معاصر، سانسور مبارزات آزادیخواهانه، و پاککردن پیشینهی جنبش دانشجویی از حافظه نسلهای جدید.
اما دانشگاه ایران، نه مرده است و نه خاموش. جنبش دانشجویی، همانگونه که از دهه ۶۰ تا امروز ایستاده و بیش از ۴۳ درصد شقایقهای جاوید آزادی از دل آن شکفتهاند، هنوز برپا و زنده است. از قیام ۷۸ تا ۱۴۰۱، دانشجویان همواره پرچمداران نخستین جرقههای خیزش بودهاند.
اکنون، زمان ویروسزدایی از پیکر دانشگاه است. ۱۶ آذر باید به فرصتی بدل شود برای بازگرداندن هویت اصیل دانشگاه؛ برای دمیدن روح مقاومت، شجاعت، اتحاد و ایستادگی بر پیکر این نهاد تاریخی. دانشجو باید نقطه آغاز باشد؛ باید تاریخ معاصر خود را بیواسطه بشناسد و جایگاه اجتماعیاش را بازپس گیرد.
نجات دانشگاه بدون بنبستشکنی ممکن نیست. برای شکستن دیوارهای تحمیل و سرکوب، پیوند جنبش دانشجویی با مقاومت سازمانیافته ــ با تجربهی شصت سالهی ایستادگی در برابر دیکتاتوری شاه و شیخ ــ ضرورتی انکارناپذیر است.
گرامیداشت حقیقی ۱۶ آذر ۱۴۰۴، احیای دوبارهی جنبش دانشجویی است؛ خیزشی خجسته که میتواند دانشگاه را از چنگ اختاپوس حکومتی بیرون بکشد و بار دیگر آن را به جایگاه تاریخی خود بازگرداند.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر