۱۶ آذر امسال نه صرفاً یادبود سه شهید دانشجو، بلکه بازخوانی دوباره نقشی است که دانشگاه در تاریخ ایران بر عهده دارد: ایستادن در برابر استبداد و ساختن آیندهای که در
آن آزادی به واقعیت تبدیل شود. این روز از همان آغاز، نقطه برخورد دانشگاه با دو شکل تاریخی سرکوب در ایران بود؛ استبداد سلطنتی و استبداد دینی. سنتی که هنوز زنده است و هر سال در ۱۶ آذر تکرار میشود.دانشگاه ایران طی دهههای گذشته بارها تلاش کردهاند خاموش شود؛ از سرکوب میدانی و بازداشتهای گسترده تا پروژههای نرمافزارانه مانند «کرسیهای آزاداندیشی». اما تجربهی قیام ۱۴۰۱ نشان داد که دانشگاه هنوز «وجدان بیدار جامعه» است؛ نهادی که تنها آموزش نمیدهد، بلکه معنا و مقاومت تولید میکند. فضایی که اندیشههای رهاییبخش در آن شکل میگیرند و شبکههای اجتماعی اعتراض در آن زاده میشوند.
ترس حاکمیت از دانشگاه تصادفی نیست. دانشگاه پیوندی عمیق با جامعه معترض دارد و هرگاه جامعه وارد حالت انفجاری شده، دانشگاه نیز در نقطه مرکزی آن قرار گرفته است. به همین دلیل سرکوب دانشگاه در نظام ولایت فقیه، همواره شدید، هدفمند و پیگیر بوده است؛ اما به همان اندازه، مقاومت دانشجویان سازمانیافتهتر و رادیکالتر شده است.
رادیکالیسم دانشجویی امروز نه هیجان مقطعی، بلکه اخلاقی برای ایستادگی در برابر قدرتی است که میخواهد یاد، نقد و آینده را از میان ببرد. همانگونه که مارکوزه تأکید میکند، تنها کنش رادیکال است که میتواند حصارهای ساختهشده پیرامون جامعه را در هم بشکند و سیاست واقعی را بازگرداند.
۱۶ آذر امروز، یک یادبود نیست؛ تجدید پیمان است. پیمانی میان دانشگاه و جامعهای که برای تغییر آماده است. دانشگاهی که فهمیده آزادی اهداشدنی نیست، انتخابی است که برایش باید هزینه داد. هر نسل باید سهم خود را در ساختن آیندهای آزاد بر دوش بکشد و دانشگاه، بیش از هر زمان دیگر، نقش تاریخی خود را بازیافته است.
پیام ۱۶ آذر روشن است:
دانشگاه ایران، سنگر آزادی است و اینبار قصد عقبنشینی ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر