سؤال: در جلسات گذشته در مورد تئوری بینانگذار کبیر سازمان مجاهدین، محمد حنیفنژاد مبنی بر «مرزبندی بین استثمار کننده و استثمار شونده است و نه بین با خدا و بیخدا» توضیح دادید و برای آن از آیات قرآن نمونههایی گفتید.
عباس داوری: حتماً این آیات را خوانده و معنی آن را هم میدانند. بحث خواندن یا نخواندن و یا دانستن معنی آیات نیست. موضوع اصلی این است که بهقول برادر مسعود، اگر خمینی لحظه خدا شناسی و لحظهٔ حسابرسی خدا را داشت، دست به این جنایتها و غارتها نمیزد. کسانی که به حقوق مردم تجاوز میکنند، دسترنج و یا ثروت آنها را به یغما میبرند، این تبهکاران رو در روی سنت و قوانین خدا و علیه منافع مردم، ایستاده و با دجالیت تلاش میکنند کار ضدمردمی خودشان را پیش ببرند. خدا در دو آیهٔ ۸و ۹سورهٔ بقره، فریبکاری و درغگویی اینگونه افراد متجاوز به حقوق مردم و شیوههای آنها را رو کرده و میگوید:
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِینَ {البقرة/۸} یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ {البقرة/۹}
از مردم کسانی هستند که میگویند به خدا و روز قیامت ایمان آوردهایم، در حالی که آنها ایمان آورنده نیستند. آنان در تصورشان خدا و ایمان آورندگان را فریب میدهند اما نمیفهمند که جز خودشان کسی را فریب نمیدهند.
ملاحظه میشود که این متجاوزین به حقوق مردم که در لباس مسلمانی هم هستند، لحظهٔ خدا شناسی و ایمان به قیامت ندارند و کارهای آنها تماماً خدعه و فریب مردم است. وقتی مردم کار کردهای آنها را میبینند و زشتی و پلیدی کار آنها را به آنها یادآوری میکنند، تازه طلبکار هم میشوند که کارهایشان بهخاطر مردم است. در این مورد قرآن یک آیه بعد میگوید: «وقتی به آنها گفته میشود که در زمین تبهکاری نکنید، میگویند ما داریم اصلاح میکنیم. ای مردم آگاه باشید که آنها تبهکار هستند»
از نظر تاریخی، پاسخ سؤال شما را حضرت زینب با استناد به آیه ۱۷۸سوره آل عمران، با صدای بسیار رسا خطاب به یزید که خود را امیرالمؤمنین میخواند، یعنی همان جد عقیدتی خمینی و خامنهای، در بارگاه یزید که جشن پیروزی بر امام حسین گرفته بود و سفرای کشورهای دیگر هم حضور داشتند، دادهاست و همچنان در تاریخ طنینانداز است. حضرت زینب که بسیار ادیب، سخنور و از آموزگاران بزرگ قرآن بود، میگوید ای یزید خدا اینچنین درباره امثال تو میگوید:
«وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْر لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْماً وَلَهْمُ عَذَاب مُّهِین »
کسانی که حق پوشی و حق ستیزی میکنند، تصور نکنند مهلتی که به آنان میدهیم، به نفع آنهاست. خیر، بلکه مهلت میدهیم تا گناهانشان را زیاد کنند یعنی حجت برایشان تمام شود و برای آنان عذاب خوار کنندهای است.
پس موضوع این نیست که مثلاً خمینی یا خامنهای این آیات را خوانده یا نخواندهاند. موضوع این است که آنچنان در غصب و خوردن حقوق دیگران، در تبهکاری و فساد و چپاولگری حقوق حقهٔ مردم، غرق هستند، که بقول قرآن در طغیانگری غوطهور هستند.
غصب و تجاوز به حقوق مردم و خوردن و پایمال کردن این حقوق چیزی نیست که خدا از آن بگذر و به این دلیل غصب و تجاوز به حقوق مردم سنگینترین جرم در اسلام است. حقوق مردم آنقدر در اسلام مهم است که حضرت علی در غرر الحکم و درر الکلم میگوید:
جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حُقُوقَ عِبَادِهِ مُقَدِّمَةً لِحُقُوقِهِ [عَلَی حُقُوقِهِ] فَمَنْ قَامَ بِحُقُوقِ عِبَادِ اللَّهِ کَانَ ذَلِکَ مُؤَدِّیاً إِلَی الْقِیَامِ بِحُقُوقِ اللَّهِ
خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار دادهاست. پس هرکس برای به دست آوردن حقوق مردم قیام بکند، این کار منجر به قیام برای حقوق خدا خواهد شد.
ملاحظه میشود که از نظر حضرت علی که برای ما شاخص اسلام انقلابی و محمدی است، کسانی که بهطور فرمالیستی و عوامفریبانه مثل همین آخوندهای تبهکار، سنگ خدا را به سینه میزنند، اما در محتوا اسلام را به انحراف میکشانند، تا کجا با اسلام محمدی و انقلابی ضدیت دارند؟
سؤال: با توجه به حرف حضرت علی در مورد حقوق مردم که خدا آن را بر حقوق خود مقدم شمرده، مشخص میشود که بنیانگذار سازمان سازمان مجاهدین، تا کجا در مرزبندی بین استثمار کننده و استثمار شونده، حقیقت اسلام را بازگو کرده است.
عباس داوری: بله در قرآن، هم اموال، و هم دستآوردها و هم حقوق مردم، حرمت و جایگاهی خاصی دارد که خدا از آنها دفاع میکند و اجازه تجاوز به آنها را نمیدهد. در آیه ۳۴سوره توبه، روحانیان مسیحی و یهودی که اموال مردم را میخورند و مانند همین آخوندهای فاسد حاکم بر ایران آنها را رویهم انباشته و یا بقول قرآن کنز میکنند، خشم خدا را بر میانگیزند. خدا برای درس گرفتن از این رفتارهای ضدمردمی، در این آیه خطاب به مسلمانان میگوید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّ کَثِیرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ {التوبة/۳۴}
ای کسانی که به اسلام گرویدهاید بدانید که تعداد زیادی از روحانیان مسیحی و یهودی، اموال مردم را ب شیوهٔ تبهکاری میخورند و راه خدا را سد میکنند، یعنی مانع تکامل جامعه میشوند. کسانی که طلا و نقره را انباشته میکنند و آن را در راه خدا انفاق نمیکنند، پس آنان را به عذاب دردناکی بشارت بده.
از نظر قرآن وقتی اموال مردم از طریق تبهکاری، مانند رانتخواری یا احتکار یا استثمار خورده میشود، این امر، نه تنها باعث نگهداشتن جامعهٔ انسانی از پیشرفت و تکامل است، بلکه آن را به عقب برمیگرداند.
مثال بسیار نزدیک و درد آور آن، همین سیل اخیر است که بهدلیل خوی تجاوزگری و استثمارگری هیأت حاکمه و از جمله پاسداران جنایتکار که جنگلها را تاراج کردند، مسیلها و بستر رودخانهها را فروختند، برای انباشتن جیب خود سدهای غیرضروری زده و راه آبها را منحرف کردند. پولها را رویهم انباشتند، هم بساط اشرافیت برای خود راه انداختند و هم با صدور تروریسم مردم کشورهایی مانند سوریه و عراق و فلسطین و یمن را کشتار کرده و میکنند. اگر اینگونه تاراج و غارت ثروتهای عمومی و دسترنج مردم توسط همین آخوندهای فاسد و تبهکار و پاسداران جنایتکار نبود، مطابق گزارش کارشناسان خود رژیم این سیل مهارشدنی بود. فوقش این بود که در برخی جاها آب گرفتگی ایجاد میکرد. در حالی که همین الآن خود رژیمیها میگویند خسارتی که از این سیل به مردم وارد شده، به اندازه خسارت جنگ ۸ساله یعنی هزار میلیارد دلار به مردم خسارت وارد شده. کشاورزان مناطق سیلزده که همه چیز خود را از دست دادهاند، برای بارور کردن مجدد زمینها، حداقل چند سال باید بدون کمترین درآمدی جان بکنند تا آن زمینها را آماده کنند. بنا بر این قرآن بسیار دقیق میگوید که آنها مانع پیشرفت جامه و تکامل آن هستند.
سؤال: در مورد انباشتن اموال با شیوههای باطل صحبت کردید و آیهای را از سوره توبه خواندید. سؤال این است که قرآن و همچنین نهجالبلاغه در مورد انباشت اموال چه میگویند؟
عباس داوری: وقتی قرآن و نهجالبلاغه را میخوانیم، میبینیم که اسلام با انباشت اموال که موجب به فقر نشاندن مردم میشود بهشدت مخالف است، حضرت علی در نامهیی که به مردم مصر نوشته و در آن ضرورت قیام و مقاومت علیه معاویه را توضیح میدهد و میگوید:
وَلَکِنَّنِی آسَی أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَفُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَعِبَادَهُ خَوَلًا وَالصَّالِحِینَ حَرْباً وَالْفَاسِقِینَ حِزْباً
آنچه برایم سنگین است این است که حکومت این ملت به دست نادانان و تبهکاران بیافتد که در آن صورت مال خدا را مانند توپ بین خودشان میگردانند و بندگان خدا را خوار کرده و با افراد شایسته جنگ میکنند و با افراد منحرف و فاسد، حزب و دار و دسته درست میکنند.
حضرت علی در این نامه به یکی از مهمترین اهرمهای چپاول و غارت که همانا انباشته شدن اموال زیاد در دست حاکمان است، تأکید میکند. عین همین موضوع در حاکمیت آخوندی هم ایجاد شده، یعنی اموال مردم را به شیوههای مختلف رویهم انباشته میکنند و با این اموال بسیار زیاد مثل بهمن بر سر مردم آوار میشوند و هر کاری خواستند با این پولهای بسیار کلان میکنند و انحصارات بزرگی برای چپاول مردم ایجاد میکنند مانند انحصار شکر که دست آخوند مکارم شیرازی است.
مخالفت با انباشتن اموال در آیه ۷سوره حشر هم آمده است. در این آیه خدا میگوید آنچه (آن اموالی) که خدا برای پیامبر خود از مردم آبادیها مشخص کرده، از آن خدا و پیامبرش و برای یتیمان و فقرا و کسانی که در راه ماندهاند (مثل پناهندگان) و افراد نزدیک است تا اینکه بهمثابه یک ثروتی که بین ثروتمندان میچرخد، نباشد.
مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنکُمْ وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ {الحشر/۷}.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر