بحرانهای درونی، منطقهیی و بینالمللی نظام از دید کارشناسان و محافل مختلف رژیم، هر یک به نوعی آینده سیاه رژیم و یا حداقل وضعیت بنبست و بیراهحلی نظام را نشان میدهند.
اذعان به این چشمانداز سیاه که همان سرنگونی نظام است در هر یک از محافل حکومتی بیان خاص خودش را دارد. مثلا آخوندهای نزدیک به خامنهای، ساقط شدن جایگاه ولیفقیه را از علائم سرنگونی میدانند و در هر چالشی اول سراغ این جایگاه میروند. البته با ایما و اشارههای خودشان. مثلا آخوند علمالهدی روز ۱۲فروردین در جمعهبازار مشهد در توجیه راه ندادن زنان به ورزشگاه مشهد گفت: اسلامیت نظام رکن بالاتر از رکن جمهوریت نظامه... . . توجه داشته باشیم اسلامیت مهمتر از جمهوریته... این جمهوری جمهوری اسلامی است و بایستی تمام ارزشهای اسلام حدود اسلام اجرا بشود والا اسلامیت نظام ما ضربه میخورد».
برخلاف علمالهدی که خواسته ورود زنان به ورزشگاه را ضربه به اسلامیت نظام دانسته و از سرکوب زنان در این راستا دفاع میکند، فرهیختگان ۱۴فروردین روزنامهٔ زیر دست ولایتی مشاور ارشد سیاسی خامنهای از این اقدام بوی سرنگونی شنیده و صریحتر به نظام هشدار میدهد.
این روزنامه حکومتی ضمن گوشزد کردن پیامدهای انفجاری جامعه در اثر گوش ندادن به مطالبات مردمی مینویسد: «نادیدهگرفتن این جنس مطالبات باعث ایجاد فاصله میان بخش مهمی از جامعه و دولت سیزدهم میشود و حتی در مواردی با عملکرد نامناسب مسئولان گسلهای اجتماعی عمیقی را نیز پدید میآورد». و در ادامه با یادآوری قدرت براندازی مردم مینویسد: «طبقه متوسط ایران توانسته است بهعنوان یکی از مهمترین کنشگران دو دگرگونی عظیم سیاسی در قرن اخیر یعنی انقلاب مشروطه و انقلاب سال۵۷ ایفای نقش کند. در شرایطی که ایران از چنین طبقه متوسط قدرتمندی برخوردار است». این روزنامه در ادامه هشدار داده: «هر ضربه اجتماعی به این طبقه میتواند تکانههای شدیدی را در سطح جامعه در پی داشته باشد و سرنوشت جامعه ایرانی و تحولات آن را دستخوش تغییرات عظیم کند». و بالاخره روزنامهٔ وابسته به ولایتی برای مصون ماندن نظام از «دستخوش تغییرات عظیم، نسخهٔ ضرورت عقبنشینی در برابر خواستههای مردمی و پوشاندن لباس شرع به خواستهها را میپیچد و مینویسد: «لازم است دولتمردان در مواجهه با چنین مطالبات اجتماعی ضمن محترم شمردن نظر مردم به حل ریشهیی مطالبات آنها در چهارچوب قانون و شرع بپردازند».
بیرون از محافل وابسته به خامنهای، در باند مغلوب هم چشمانداز سرنگونی نظام آنها را به وحشت انداخته و مشغول کشیدن آژیرهای هشداری شدهاند.
«بازی افراطیها در زمین براندازان» عنوان سرمقاله روزنامه حکومتی ستاره صبح در روز ۱۴فروردین است که بحرانهای مختلف نظام از موضعگیری به نفع روسیه تا جنگ اوکراین گرفته تا سانسور فضای مجازی و بالاخره راه ندادن زنان به ورزشگاه را «بازی در زمین براندازان» ارزیابی کرده و در هر مورد تأکید کرده «براندازان حداکثر استفاده را میکنند».
«نبایدهای قرن جدید» عنوان سرمقاله روزنامهٔ حکومتی ابتکار از باند مغلوب نظام است که در روز ۱۴فروردین ۱۴۰۱ نوشت: «با وجود شعارهای فراوان اما گسلهای اجتماعی را بیشتر و عمیقتر کردهایم. در سبک مدیریتی ما همچنان خودبینی طاغوت حضور دارد.
مانند همه دیکتاتورهای کلاسیک، خودکامه و آشفته تصمیم میگیریم و مسئولیت هم نمیپذیریم». این روزنامه در ادامه فضای انفجاری جامعه و چشمانداز رویارویی مردم با نظام را با جمله «منابع مادی و معنوی این کشور دیگر تاب پرداخت این همه هزینه را ندارد» بیان کرده است.
در عرصهٔ اقتصادی هشدار نسبت به سرنگونی صریحتر و واضحتر است. امانالله قرایی مقدم جامعهشناس حکومتی و طرف مشورت نیروی سرکوبگر انتظامی، در روز ۱۴فروردین در گفتگو با سایت حکومتی دیدهبان ایران ضمن اشاره به فساد گسترده در تمام نهادهای حاکمیتی گفت: «فساد گسترده امروز دولتمردان، زمینهساز گسترش بیاعتمادی تاریخی مردم ایران شده است» و به دستاندرکاران نظام تأکید کرد: «از لحاظ سیاسی با خطر جدی روبهرو خواهیم شد که بسیار خطرناک است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر