نگاهی به زنجمورههای امامان ریایی جمعه در هفتهٔ آخر اردیبهشت ۱۴۰۱، تصویری قابل توجه از وضعیت فلاکتبار خامنهای و نظام او بهدست میدهد. پروپاگاندای آخوندی با اینکه ادعا میکند بر اوضاع مسلط شده اما جابهجا هراس دمافزون خود را از هیمنهٔ قیام به نمایش میگذارد.
گماشتگان عمامهدرشت خامنهای در شهرها و استانها با زبانهای مختلف به تأثیرگذاری عمیق قیام در جامعه و بدنهٔ نظام اشاره کردهاند. آخوند عبادی، شرایط کنونی حاکمیت را به «آخرالزمان» تشبیه میکند و میگوید:«باید توجه داشته باشیم در همه زمینهها دشمن در کمین است و از هر موضوعی میتواند بههرحال با بهانهجویی وارد صحنههای مخوف و خطرناک بشود».
نفرت اجتماعی از آخوندها
آخوند نورمفیدی عبارت «مقطع بسیار حساس تاریخی»! را در توصیف وضعیت رژیم بهکار میبرد و میگوید اگر یک اشتباه تاریخی بکنیم معلوم نیست چه خواهد شد. او به نفرت عمیق و فراگیر اجتماعی از عمامهداران و نعلینپوشان اینچنین اعتراف میکند.
«چقدر به این صنف هجمه و حمله میشه نه از جانب ما ها، دشمنان چقدر هجمه میکنند حمله میکنند به حوزه به روحانیت»
آخوند شهیم نیز مانند او از این نفرت فراگستر پردهبرداری کرده بود:
«در هر کجا هر اتفاقی افتاد جبههها و نگاهها اول به سمت روحانیت میرود اینقدری که دارند متزلزل میکنند اعتقاد جامعه را نسبت به روحانیت نسبت به هیچ قشر دیگری را نمیبینیم. تو کوچه و خیابان و بازار رد میشوی اولین بدگویی که میکنند به قشر روحانیت است. ». .
آخوند اسماعیل شاکر، از دیگر گماشتگان خامنهای، خواهان روحیهبخشی رأس و پیکرهٔ نظام به یکدیگر است و از جنگی در فضای مجازی صحبت میکند که قدرت ایمان مزدبگیران حکومتی را تضعیف میکند و ترس در میان آنها میاندازد.
فوارههایی از آتشفشان خشم خلق
سؤال این است مگر چه اتفاقی افتاده است؟ چه برگی در صحنهٔ سیاسی ـ اجتماعی ایران چرخیده است که آثار آن در میان ارکان قدرت با ترس، تردید و تزلزل همراه است؟
واقعیت این است که خامنهای و گماشتگانش در خروش و خیزش شهرها، فوارههایی از آتشفشان خشم خلق را به چشم دیدند. جهنم سوزان انتقام مردم ایران از عمامه و نعلین در منظر آنها پدیدار شد. روزهایی را دیدند که کینهٔ چهل سالهٔ مردم ایران از سارقان انقلاب ضدسلطنتی و دستآوردهای دمکراتیک آن، یکجا متوجه حوزههای جهل و جنایت خواهد شد. آنها شمهیی از هرم استخوانسوز جحیم برافروختهیی را دیدند که بهزودی دامن آنها را خواهد گرفت.
رنگباختن دکانهای ریایی
در زنجمورههای رقتبار آخوند نکونام، امام جمعهٔ شهر کرد، وجه دیگری از فرجام شوم آخوندها و حاکمیت آخوندی را میتوان پیشبینی کرد. آری امروز دیگر پنهان شدن در پشت نام خدا، قرآن و اسلام، مشکلی از دستاربندان و نعلینپوشان حل نمیکند. همه چیز بر آفتاب افکنده شده است. دیگر نمیتوان دجالگرانه برای امام حسین سینه زد ولی ردای یزید بر دوش انداخت و در کاخ زراندود نشست و آب را از خلایق دریغ کرد، هوای پاک را به بند کشید و نان را از سفرهٔ آنها دزدید و تا مرفق دست خود را به خون جوانان آلود.
«بهانه اینها این هست که مثلاً مشکلات معیشتی وجود دارد برای جامعه مثلاً تبعیضها وجود دارد، چپاول و غارت بیتالمال وجود دارد، انواع نارساییها وجود دارد، سوء تدبیرها وجود دارد، اشکالات فراوان، بعد اینها را کنار هم میگذارند میگوید که اینها که با اسلام سازگار نیست پس بنابراین اینها اسلام نیست نظام اسلامی هم نظام اسلامی نیست. این را به خورد بعضی از افکار میدهند و بعضیها را در برابر نظام اسلامی قرار میدهند و سوء عاقبت نصیب آنها میکنند و ریزش نصیب آنها میکنند، این را باید مراقب باشیم» (آخوند نکونام. تلویزیون شبکهٔ جهانبین. ۳۰اردیبهشت ۱۴۰۱).
انقلابی دیگر
ترسخوردگی گماشتگان خامنهای در اینجاست که آنها با انقلابی دیگر مواجهاند. انقلابی که انقلابیون آن هدف نخست خود را به زیر کشیدن استبداد و ارتجاع دینی قرار دادهاند. شعار آنها «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر رئیسی» است.
این انقلاب، خصلت فراگیر و گسترشیابنده دارد. خاستگاه آن قهر عظیم طبقاتی است. انقلابی است که توأمان برای نان، آزادی و کرامت انسانی میجنگد. تا بن استخوان به سالوس غنیسازی شدهٔ آخوندها آگاهی دارد و فریب آن را نخواهد خورد.
سازمان یافته و آموزشدیده است. بر بستر استراتژی امتحان پس دادهیی حرکت میکند که راهنمای عمل کانونهای شورشی است. خیابانها را به «میدان جنگ» تبدیل میکند تا در آنها با عوامل حکومتی چنگ در چنگ شود.
«اینها در کشورها، در جاهای مختلف و از جمله در استان خود ما، در استان خود ما دارند کار میکنند، بهشدت دارند کار میکنند سازمان یافته، متشکل حالا ممکن است بفرمایید چرا به آنها مقابله نمیشود، چرا مقابله هم میشود، فراوان هم اینها زیر نظر هم هستند گاهی لازم هست دستگیر هم میشوند اما کارمسألهٔ سادهای نیست، کار دشمن کار بهشدت پیچیدهیی است» (همان منبع).
این انقلابی است که قهر سوزان آن همانگونه که در آبان ۹۸ نماد انگشتر ریایی خمینی را به آتش کشید، مظاهر ریا را به خاکستر تبدیل خواهد کرد.
«آیا مطالبهگر مطالبهگر گرانی میآید به حوزههای علمیه امام صادق حمله کند؟ میآید حوزهٔ علمیه امام صادق را آتش بزند؟ میآید بنر تبلیغاتی که میخواهد طلبه جذب کند برای حوزه امام صادق این آتش بزند؟ بیاید مدرسهٔ علمیه را میآید پایگاه بسیج را پایگاه بسیجی که جوانان من و شما آنجا جمع میشوند برای تربیت میآید پایگاه را به آتش بکشد؟ میآید به جاهای ارزشی انقلاب تعرض کند؟ هرگز!» (همان)
شرارههای قیامت
این قهر سوزان و سرکش، هنوز «جاهای ارزشی»! بیشتری از انقلاب ادعایی آخوندها را باید هدف قرار دهد. بیت عنکبوتی خامنهای، مجلس سرسپردهٔ ارتجاع، قضاییهٔ جلادان، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، ساختمان تلویزیون پشمشیشه، پایگاههای سپاه، نیروی انتظامی و لباسشخصیها، اطلاعات بدنام، کاخهای امامان ریایی جمعه و هزاران هدف دیگر که مردم بهجان آمدهٔ ایران آنها را برای روز «ر» و ساعت «سین» شناسایی و هدفگیری کردهاند.
قیام خلق، از هماکنون شرارههای قیامت را برای موعظهکنندگان جهنم برافروخته است. این زنجمورهها بیدلیل نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر