از روز ۱۶اردیبهشت همزمان با اعلام تصویب حذف ترجیحی و وعدهٔ سهمیهبندی کردن نان، فریاد خیزش و اعتراض از استانهای خوزستان تا خراسان و چهارمحال و بختیاری و اصفهان و... بهسرعت گسترش یافت. خیزشی که به تعبیر مردم و بسیاری از کارشناسان «شورش نان» نام گرفت.
آنچه در این خیزشها چشمگیر است تغییر سریع شعار مرگ بر گرانی به فریاد مرگ بر رئیسی و مرگ بر خامنهای است نشانه و علامتی که بیتردید نشانهٔ هشیاری ملی و جوشش شرایط عینی جامعه است. جامعه و مردمی که خوب میدانند پشتپرده گرانی شخص خامنهای و بازوی اجرایی او در غارت و سرکوب یعنی جلاد۶۷ است. به همین علت در کنار شعارهای فوق آتش زدن بنرهای خامنهای و حمله به مراکز سرکوب و جهل و جنایت آخوندی از اهداف مردم و جوانان شورشی در شهرهای مختلف بود.
آخوند نکونام روز جمعه ۳۰اردیبهشت در نمایش جمعه شهرکرد گفت: «آیا مطالبهگر مطالبهگر گرانی میآید به حوزههای علمیه امام صادق حمله کند؟ میآید حوزه علمیه امام صادق را آتش بزند؟ میآید بنر تبلیغاتی که میخواهد طلبه جذب کند برای حوزه امام صادق این آتش بزند؟ بیاید مدرسه علمیه را میآید پایگاه بسیج را پایگاه بسیجی که جوانان من و شما آنجا جمع میشوند برای تربیت میآید پایگاه را به آتش بکشد؟. هرگز! مطالبهگر سالم میآید حرفش را میزند».
البته این وضعیت در حالی است که خامنهای و گماشتهاش در وحشت از خشم سراسری مردم هنوز نتوانستهاند وعدهٔ سهمیهبندی نان را بهطور کامل اجرایی کنند، یعنی اگر چه ارز ترجیحی برای آرد نانهای صنعتی و فانتزی را برداشتهاند ولی در رابطه با نان سنتی هنوز جرأت نکردند به آن وارد شوند. به عبارت دیگر از آنجا که سابقه گرانی بنزین را دارند سعی میکنند با و عدههای سهمیه و کمک معیشت جلوی قیام بزرگ در تقدیر را بگیرند. الآن هم تبلیغ میکنند که تظاهرات گرانی نان بهسادگی مدیریت شد در حالیکه روشن است اینها مقدمه و پیشدرآمدهای قیام است و آنچه روی داده تنها باد گرانی و نسیم قیام است که اینچنین ارکان نظام را به لرزه انداخته است.
اما از آنجا که خامنهای در تنگنای خفگی اقتصادی گرفتار است و به پول برای هزینههای سرکوب و پروژههای موشکی و اتمی و صدور تروریسم و دخالتهای منطقهیی بهشدت نیازمند است لاجرم مجبور است سرانجام پای اجرای کامل حذف ارز ترجیحی بیاید. بنابراین همچنان که از قبل علائمش را تحت عنوان سهمیهبندی نان سنتی دادهاند، بهدنبال اعمال حذف یارانهٔ آرد که قوت لایموت هشتاد میلیون ایرانی است میباشند تا از این طریق میلیاردها دلار از سفرههای خالی مردم غارت کرده و خرج آنچه گفته شد بنمایند.
خامنهای که تجربهٔ قیام بنزین را دارد میداند، شتر چنین قیامی البته بسا بزرگتر بهدلیل حیاتی بودن و عام بودن «نان» درِ خانه وی خوابیده است، تلاش میکند با بالا بردن غلظت سرکوب شاید با این مسأله مقابله کند. نمونه ساخت ۹قرارگاه اصلی بسیج ضدمردمی و ۵۰۰قرارگاه محله در اصفهان به همین معناست.
بنابراین تردیدی نیست که بهمحض اعلام سهمیهبندی و گرانشدن نان سنتی، خامنهای و نظامش با قیامی روبهرو خواهند شد که آنچه تابهحال بوده، تنها طلایهها و پیشدرآمدهای آن قیام است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر