امشب شب عید مبعث است بزرگترین عید برای رهروان راه توحید و اسلام واقعی و انقلابی.
پس به خاطر نعمت بزرگ هدایت و راهیافتگی و به شکرانه آن عید مبعث راگرامی می داریم. هم چنین در آستانه نوروز و شروع سال جدید هستیم.
اجازه بدید که پیشاپیش، عید رو تبریک بگم. عید مبعث و روز برانگیخته شدن حضرت محمد روز طلوع پیام پاک و رهایی بخش است.
او که حبیب و دوست و عشق خدا و رحمت خدا برای جهان بشری است. او کسی است که پیاماش، مأموریتاش، رسالتاش ، همه بر اساس الفت و محبت بین انسانها بود.
پیام او رهايی فرزند انسان از غل و زنجير و هدايتش بهجانب عدل و قسط و يگانگی اجتماعی بود و هم چنان که در قرآن آمده:
يَضَعُ عَنْهُمْ إصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتي كَانَتْ عَلَيْهمْ
و از دوش آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بود برمىدارد و خطاب به پیامبر می گوید تو را نفرستادیم مگر رحمتی برای جهانیان
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إلَّا رَحْمَةً لّلْعَالَمينَ
بله، او قلبها را فتح میکرد و این چنین بود که می توانست رسالتش را پیش ببرد. گرمای وجودش، صفای انسانیتش و مهر نگاهش هر دیدارکننده یی را مجذوب خودش میکرد. همان که شما تو این روزها میگویید عواطف پرداختگر، دوست داشتن دیگران به خاطر خودشان و نه هیچ چشمداشت دیگری.
مگر رایحه جامعه بیطبقه توحیدی، دوستی و مهر و صفای میان انسانها نیست؟
مگر روزی نمی آید که دیگر کینه و سنگدلی بین انسانها نباشد؟ و دیوارها و فاصلههایی که مردم را از هم جدا کرده فرو ریخته باشد؟
بله، قطعا چنین روزی می آید. و شما دارید آن را تجربه می کنید.
در آیین محمدي، کدورت، سردی و برودت میان انسانها جایی ندارد؛ بهعکس عاطفهها و مهر انسانی است که شعله میکشد.
پیامبر ما کسی بود كه دلهاي نيكان به سوي او پر ميكشيد، حسادت و كينتوزي را از ميان برميداشت، ازمردمي كه به خون هم تشنه بودند، بله از این مردم، برادراني مهربان ساخت، زنان را كه قربانيان تحقير و ستم بودند، بزرگي بخشيد و زنجيرها را ازدست و پای سركوب شدگان و محرومان برداشت.
يك بار وقتي يكي از اعراب براي او تعریف ميكرد كه چطور در دوران جاهليت، دخترك كوچكش را زنده بگور كرده حضرت محمد شروع به گريستن كرد و گفت: کسی که رحم و عاطفه نداشته باشد، مشمول رحمت خدا نميشود.
او نگران سلامتی کسی بود که هر روز از سر کینه و دشمنی خاکستر بر سرش میریخت، و پرسید چرا او امروز نیست؟ نکند مریض شده باشد و بلافاصله به عیادتش رفت.
چنان رفتار ميكرد كه هيچ كس برای گفتن نظراتش در برابر او، احساس سختي و خطر نميكرد.
از هرنظر و پيشنهاد صحيح، ولو آن كه با نظر خودش مخالف بود، استقبال ميكرد و همان را به اجرا ميگذاشت.
مهر و محبت حضرت محمد يك پرداخت يكطرفه و بی پايان بود و كوچك و بزرگ نمی شناخت.
وقتی كه به بچه ها در كوچه بر ميخورد، به آنان سلام می كرد. و خیلی وقتها حتی در بازی آنها شرکت میکرد و مدتی را با آنان می گذراند. بچه ها هر جا كه او را ميديدند، دورش جمع ميشدند.
او میگفت:من براي «رحمت» برانگيخته شده ام.
به ايمان آورندگان و همه مریدانش آموخت كه اختلاف بین خودشون را نوعی رحمت بدانند.
کسی بود که به قول قرآن رنج بردن مردم بر او بسیار سخت و گران بود و برای رهایی مردم بیتابی میکرد. يادآورنده خدا بود؛ و نه كسي كه بر مردم سيطره دارد. پيش از آن كه به مدينه برود، مردمی را كه به دعوت او آمده بودند، به دوری كردن از زشتيها از جمله كشتن دختران و افترا بستن متعهد کرد.
وقتی هم كه به مدينه هجرت كرد، دراولين سخنرانیش، مردم را به بخشش نسبت به هم دعوت كرد و از آنها خواست ولو با بخشيدن نيم خرمايی به ديگران محبت كنيد، در دومين سخنرانی گفت: راستی كنيد و يكديگر را دوست بداريد چرا كه خدا دوستتان دارد.
کم نبود كه دشمنی كينهجو صبح، سلاح در دست، در فکر قتل محمد روانه خانه او ميشد، اما تا عصر همان روز چنان تحت تأثير كلمات پيامبر قرار ميگرفت، كه به يكی از ياران وفادار او تبديل ميشد.
مؤثرترين شیوهّ يارانش برای دگرگون كردن مردم اين بود كه ميگفتند بياييد او را ببينيد.
میگفت: بهترين عمل ايمان آورندگان مبارزه و مجاهدت در راه خداست.
و محبوبترين عبادتی كه هر كس میتواند به آن بپردازد صدق و راستی است. و باز حضرت محمد میگفت: هيچكدام از شما ایمان نیاورده است تا آن زمان که هر چيزی را که برای خودش ميخواهد براي دیگری هم همان را بخواهد.
و میگفت: بهترین ایمانآورندگان، کسی است که محور الفت سایرین باشد، کسی که انس نگیرد و با دیگران مأنوس نشود، خیری ندارد.
درست در نقطه مقابل دینفروشان حاکم بر ایران،آخوندهای ظالم و جنگ افروز، مستبد و کینه توز کسانی که از حکومت آنها جز جنگ و بدبختی و تفرقه و دشمنی حتی در میان خانوادهها و در میان خانواده بزرگ مردم ایران یعنی ملیتها و قومیتهای مختلف، جز جنگ و خصومت چیزی حاصل نشده.
رژیمی که درست در نقطه مقابل اسلام واقعی و اسلام محمدی، خشونت، نفرت و جنگ را ترویج کرده.
به همین دلیل ما می گوییم که آنها یعنی این رژیم حاکم خونریز جبار، ضد اسلام، ضد حضرت محمد و ضد راه و رسم او هستند.
و خوبه در این جا کلمات مسعود رو درباره او بازگو کنم که گفت:
«منكران مرتجع و استثمارگر، سختسرانه و باشقاوت، در نفی پيامبران ميكوشيدند ولی انبيا در پيشاپيش تودههای محروم و ستمزده در حركت بودند و رهاترين و پاكيزهترين افراد را بهخود جذب ميكردند.
احتياجی هم نبود كه بحث و فحص و جدل كلامی بهنحوی بیانتها ادامه پيدا كند. زيرا هروجدان پاك انسانی، كه مريم عذرا و مسيح را در آغوش او ميديد، ميفهميد كه خبری و پيامی در كار است و آن را بهوضوح از دجاليت دينفروشان و مدعيان ريايی تشخيص ميداد.
همچنين دربارهٌ حبيب خدا، محمد مصطفی(ص) و كردار و رفتار و گفتارش كه كون و مكان و دشت و كوه و بيابان را هم در سرچشمه خروشان عشق خود غرقه و تطهير ميكرد…»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر