ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را (۱)
۳۰دی سالروز آزادی برادر مسعود از زندانهای دیکتاتوری شاه خائن خجسته روزی است که یاد دکتر کاظم رجوی را نیز با خود بههمراه دارد. آن شوریده آزاده کسی را برایمان صیانت و حفظ کرد که در دو نظام دیکتاتوری شاه و شیخ بهعنوان یگانه پرچمدار اسلام انقلابی اگر کوهها جنبیدند، او از جایش تکان نخورد. آری، دکتر کاظم حلقه وصل به این سرچشمه لایزال عشق و انقلاب شد و بدینگونه مقاومت و مجاهدین خلق را تا به ابد مدیون و وامدار خود ساخت.
بعد از اینکه با تلاشهای بینالمللی دکتر کاظم شهید، حکم اعدام مسعود رجوی به زندان ابد تبدیل شد او روح مقاومت و ایستادگی و سرخم نکردن در برابر دشمن را در زندانها جاری کرد و بهرغم ضربه سنگین اپورتونیستهای چپنما که کیان سازمان را در معرض نابودی قرار داده بودند وی در کمال هوشیاری و درایت انقلابی تهدید اصلی را راست ارتجاعی تشخیص داد که امروزه با گسترش آفت بنیادگرایی در سراسر منطقه و جهان که به اعتراف همگان سرمنشاء آن همین آخوندهای فاسد حاکم بر ایران میباشند، حقانیت این تشخیص فوقانقلابی به اثبات رسیده است.
مسعود رجوی مصداق جملاتی است که خود در آموزشهایش بدانها اشاره کرده است:
«انقلابی واقعی کسی است که وقتی آسمان را پوششی از ابرهای تیره و تار فراگرفته باشد باز هم تابش خورشید را از یاد نبرد که بیتردید خواهد تابید».
تعریفی که او از مقوله مبارزه ارائه میدهد تجسم عینی و واقعی حیات انقلابی و سراسر افتخار خودش است:
”مبارزه یعنی در میان جبرها انتخاب کردن و جنگیدن، موقعیت خود را تصحیح کردن و دوباره جنگیدن و صدباره جنگیدن و سرانجام پیروزی”. و این رویه و مشی و اراده خللناپذیر او طی قریب به نیم قرن هدایت پاکبازانه جنبش خونبار مردم ایران بوده و با همین الگو چند نسل از مبارزان راه آزادی را تربیت و به خلق قهرمان ایران تقدیم کرده است.
او در زندان با ۳جبهه مبارزهای بیامان داشت: ساواک جنایتکار شاه، خائنین جریان اپورتونیسم چپنما و جریان راست ارتجاعی و در این نبرد سترک ظفرمندانه این او و فقط او بود که پرچم اسلام انقلابی را در اهتزازی باشکوه در چپ مارکسیسم فرود آورد.
او خود لحظات آزادی از زندان را چنین توصیف میکند: ”در لحظات آزادی، جمعیت قابل توجهی در اطراف زندان قصر جمع شده بودند. آنها شعار میدادند و نام مرا فریاد میزدند، من هیچ نمیفهمیدم. آخر من که کسی غیر از یک زندانی سیاسی مثل بقیه زندانیان نبودم“.(۲)
ولی او تنها همآورد خمینی بود تنها کسی که از همان ابتدا در برابر دیکتاتوری فاشیستی خمینی ایستاد، از اسلام، دموکراسی و حقوق مردم با تمام وجودش دفاع کرد و به مدد کادرهایی که در سیاهترین روزهای تاریخ ایران در گوشههای خونین زندانها و شکنجهگاههای ساواک تربیت کرده بود، سازمان رزم مردم ایران را در برابر مهیبترین نیروهای ارتجاعی تاریخ معاصر بنا کرد تا امروز که با قلب تپنده کانونهای شورشی و انبوه نیروهای جانبرکف توده آزادیخواه در ایران و سراسر منطقه به یگانه امید در برابر بزرگترین تهدید جهان معاصر تبدیل شده و دیر نیست که شعلههای خشم خلق و مقاومت سازمانیافتهٔ آن در کسوت ارتش آزادیبخش ملی ایران، ریش و ریشه رژیم کثیف آخوندی را به آتش کشیده و تمامیت آن را خاکستر کند.
در چهلمین سالروز ۳۰دی، به شکرانهٔ این روز و به پاس این موهبت و نعمت بزرگ که خداوند به ما و خلق ما عطا کرد تا او با حضورش، کشتی انقلاب و آزادی را از دل توفانهای سهمگین به سوی مقصد نهایی رهنمون شود، این روز بزرگ را گرامی میداریم و با همهٔ عشق و شورمان جشن میگیریم.
پانویس ها:
۱ـ شعر از: حافظ
۲ـ لحظات آزادی از زبان مسعود در گفتگو با بوزید کوزا، مصاحبهگر مجله آفریقا آسیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر