فصل چهارم:
قیام سوختبران در سیستان و بلوچستان
قیام تشنگان در خوزستان
۲۷- قیام سوختبران: شعلههای خیزش خونین و آتشین مردم سراوان از ۴اسفند ۱۳۹۹ آغاز شد و بهسرعت استان سیستان و بلوچستان را درنوردید و طی ۳هفته دامنهٴ آن فراتر از استان کشیده شد و رژیم را سراپا تکان داد.
این خیزش و درگیریهای خونین هنگامی بهوقوع پیوست که سپاه پاسداران با ایجاد موانع و حفر چالههای بزرگ تلاش کرد از تردد سوختبران محروم بلوچ در منطقهٴ مرزی ممانعت کند. این اقدام، روز دوشنبه ۴اسفند با اعتراض گسترده سوختبران مواجه شد. پاسداران و نیروهای مرزبانی موسوم به مرصاد که با تجهیزات کامل توسط دهها خودرو به محل منتقل شده بودند، در نقطهٔ مرزی آسکان با تیربار تانک بهروی سوختبران و مردمی که به حمایت آنها آمده بودند، آتش گشودند. در این هجوم وحشیانه بیش از ۴۰تن از معترضان بهشهادت رسیدند و بیش از ۱۰۰تن مجروح شدند که شماری از آنها نیز در بیمارستان بهشهیدان پیوستند. در جریان درگیری، دهها خودرو سوختبران توسط پاسداران بهآتش کشیده شد.
اسامی شماری از شهیدان سراوان عبارت است از: یحیی گنگوزهی (فرزند علی خان)، عبدالرحمن شهرستان زهی، عبدی شهرستان زهی (فرزند بهارشاه)، سلمان شهرستان زهی، رحمان بخش دهواری (فرزند بهارشاه)، عبدالوهاب دامنی، انس صاحب زاده، عبدالغفور توتازهی، محمد میربلوچ زهی، محمد نصرت زهی۱۷ ساله (فرزند بشیر).
در واکنش بهاین اقدامات جنایتکارانه و در حمایت از سوختبران محروم، روز بعد (۵ اسفند) گروهی از مردم خشمگین و جوانان دلیر به فرمانداری هجوم بردند و ضمن درگیری با نیروهای سرکوبگر، پاسگاه را بهتصرف خود درآوردند و چند خودرو نیروی انتظامی را واژگون کردند و بهآتش کشیدند. معترضان جاده مقابل پایگاه سپاه پاسداران را با بهآتش کشیدن لاستیک، بستند. درگیری بین مردم و نیروهای سرکوبگر در نقاط مختلف شهر ساعتها ادامه داشت. گروهی از تظاهر کنندگان در مقابل قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران تجمع اعتراضی برپا کردند که با شلیک مستقیم پاسداران جنایتکار مواجه شدند. در جریان این درگیریها شمار دیگری از مردم سراوان شهید و مجروح شدند.
آتش خروش و خیزش مردم سراوان به سرعت به مناطق اطراف گسترش یافت. اهالی خشمگین و معترض روستای کشتگان از توابع بخش بم پشت، در مقابل پایگاه سپاه پاسداران اجتماع کردند، پاسداران بهروی آنان آتش گشودند. مردم با پرتاب سنگ به مقابله با پاسداران پرداختند و در پایگاه را شکستند.
روز چهارشنبه ۶ اسفند۹۹ جوانان شورشی بلوچ در منطقه کورین سرجنگل، از توابع زاهدان، پس از بستن جاده منتهی بهپایگاه، بهرغم شلیک پاسداران، پایگاههای سپاه ضدمردمی در کورین و قلعه بید را بهتصرف خود درآوردند و شماری از خودروهای پاسداران را بهآتش کشیدند. نخعی، فرماندار زاهدان، اعتراف کرد: «عناصر شرور به بهانهٔ حمایت از کشتههای جعلی پاسگاه شمسر سراوان با سلاحهای سبک و نارنجکانداز به قصد تصرف پاسگاه کورین و قلعه بید بهاین پاسگاه حمله کردند» (ایسنا- ۷اسفند ۹۹).
۲۸- به موازات گسترش دامنهٴ درگیریها، هموطنان در نقاط در شهرها و مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان بهصفوف معترضان پیوستند. در سراوان، زاهدان، ایرانشهر، خاش، سرباز و... شمار زیادی از کسبه و مغازهداران در اعتراض بهکشتار سراوان مغازههای خود را بستند و دست به اعتصاب زدند. مردم زاهدان از نیمههای شب ۶اسفند در کریم آباد و شیر آباد زاهدان تجمع کردند و دست بهاعتراض زدند. پاسداران جنایتکار در کریمآباد بهسمت معترضان آتش گشودند که منجر به شهادت و مجروح شدن شماری از مردم شد.
نیروهای سرکوبگر از صبح چهارشنبه ۷اسفند ۹۹ بهتیراندازیهای کور در زاهدان مبادرت کردند. همزمان هلیکوپترهای سپاه برای ایجاد جو رعب و وحشت بر فراز زاهدان بهپرواز در آمدند.
رژیم آخوندی در وحشت از شرایط ملتهب منطقه، از یکسو مزدوران سرکوبگر ضدشورش را توسط دهها خودرو از کرمان به ایرانشهر اعزام کرد و از سوی دیگر، نیروهای سرکوبگر کمکی از زاهدان و خاش و برخی دیگر از شهرها به سراوان فرستاد. رژیم برای ممانعت از انتشار خبرها، ابتدا اینترنت سراوان و سپس شهرهای دیگر استان از جمله زاهدان را قطع یا دچار اختلال کرد و راههای ارتباطی را بست.
بهرغم تلاشهای سرکوبگرانهٴ دشمن، کانونهایشورشی و جوانان شورشگر، با نصب تراکت و شعارنویسی گسترده، صدای هموطنان ستمدیدهٴ بلوچ و فراخوانهای رهبری مقاومت برای همبستگی با آنها و گسترش اعتراض و قیام در شهرهای سراسر کشور طنینانداز کردند. فعالیتهای کانونهایشورشی علاوه بر تهران، شهرهای تبریز، کرمانشاه، کرج، قزوین، کازرون، سنندج، اراک، ایرانشهر، بروجن، زاهدان، کنارک، شیراز، زنجان، مشهد، یزد، بهبهان، ساری، اهواز، شهریار، شهرکرد، خاش، ایلام، رشت، دزفول، شهر ری و شهر قدس را فراگرفت.
شعلههای قیام که به مدت ۶روز مناطق وسیعی از سیستان و بلوچستان را گداخته کرده بود، بهمثابه آتش زیر خاکستر، روز ۲۲اسفند در استان هرمزگان شعله کشید و آن هنگامی بود که نیروهای سرکوبگر دریابانی در بندر کوهستک در سیریک هرمزگان به سمت سوختبران محروم این منطقه آتش گشودند. در اثر این یورش جنایتکارانه، یکی از سوختبران به نام مهدی (شهسان) رئیسی در اثر اصابت گلوله به ناحیه سر جان سپرد و سوختبر دیگری مجروح شد. متقابلاً سایر سوختبران و مردم منطقه در اعتراض بهاین جنایت با نیروهای سرکوبگر درگیر شدند و قایقهای دریابانی را بهآتش کشیدند. نیروهای سرکوبگر رژیم از خشکی و دریا، با شلیک بهسمت مردم معترض، شماری از آنها را زخمی کردند.
آنچه در سراوان و بلوچستان و سپس در هرمزگان بهوقوع پیوست، نمودی از شرایط عینی و یک جامعهٔ در آستانهٴ انفجار بود که در آن هر جرقّه میتواند انفجاری مهیب و بنیانکن را بهدنبال داشته باشد. بهویژه در شرایطی که یک مقاومت سازمانیافته در میدان است. یک رسانه حکومتی با ترس و نگرانی از همین واقعیت انفجاری، نوشت: «عملاً جوانان را به تسلیح دعوت میکند» و «خدا میداند چه خواب شومی برای آشوبهای بعدی دیدهاند! آشوبهایی که بهگفتهٴ بسیاری از مقامات امنیتی اگر به خیابانها کشیده شود، حتی قابل مقایسه با دی ۹۶ و آبان ۹۸ نیست و حتماً در آنها شاهد استفادهٴ گسترده و در ابعاد کلان از سلاح و مواد انفجاری» خواهیم بود (روزنامهٔ حکومتی «مستقل» - ۵ اسفند۹۹).
خانم مریم رجوی با تأکید بر همبستگی مقاومت سراسری با خیزش سوختبران و هموطنان بلوچ، جانباختگان این قیام را شهیدان راه آزادی ایران توصیف و اعلام کرد: آخوندها حساب این خونریزیهای بیدریغ مردم قهرمان سراوان را پس خواهند داد.
۲۹ - قیام تشنگان در خوزستان: از روز پنجشنبه ۲۴تیر تا ده روز اول مرداد، شهروندان بسیاری از شهرهای استان خوزستان از جمله بهبهان، رامهرمز، ایذه، شاوور، کرخه، چمران، کوت سید نعیم، شوش، اهواز، آبادان، حمیدیه، بستان، سوسنگرد، بندر ماهشهر، خرمشهر، شادگان، کوت عبدالله، ملاثانی، هویزه، ابوحمیظه، ویس در اعتراض به عدم دسترسی به آب آشامیدنی اقدام به راهپیمایی و برگزاری تجمعات اعتراضی کردند. معترضان شعارهایی، از جمله «با جان و دل از رودخانه کرخه دفاع میکنیم» و «نه به کوچ کردن مردم» را سر دادند. استاندار خوزستان به شکل ابلهانهیی اعلام کرد که «ویدئوهای منتشر شده از اعتراضات مردمی در استان جعلی است و در این خصوص تجمعی صورت نگرفته است».
گروهی از مردم شامگاه روز جمعه ۲۵تیر، جاده کوت عبدالله به اهواز را بستند. در برخی از شهرها شهروندان معترض روی پلاکاردهایی که حمل میکردند نوشته بودند: «هرگز تسلیم نمیشویم، ما آب میخواهیم».
شهروندان معترض با برافروختن آتش، جادههای ارتباطی اهواز به خرمشهر و اهواز به شوش را مسدود کردند.
همزمان با قیام شهروندان خوزستان، مردم و نیروهای اجتماعی برخی از شهرهای دیگر ایران دست به تظاهرات و تجمع زده و با سردادن شعارهای ضد رژیم، از مردم خوزستان حمایت کردند.
در محله نارمک تهران هم شماری از شهروندان از خانه هایشان علیه خامنهای شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنه ای» سر دادند. در بهبهان، معترضان جادۀ بهبهان رامهرمز و پل مارون را مسدود کردند.
خانم مریم رجوی در ۲۶تیر با درود به مردم به پاخاستهٔ اهواز و سراسر خوزستان که در عطش آب و آزادی با فریاد «هیهات منّاالذلّه» به خیابان آمدند، عموم جوانان را به یاری مردم خوزستان، بهویژه مجروحان، فراخواند و گفت: «آتش گشودن به روی مردم بیسلاح و شهادت فرزند دلیر مردم شادگان، بار دیگر نشان داد تا آخوندهای چپاولگر بر سرکار هستند فقر و بیکاری و بیماری ادامه خواهد داشت، آنان آب و برق و نان و مسکن و واکسن را از مردم دریغ میکنند تا هزینه پروژههای ضدمیهنی اتمی، موشکی و جنگافروزی در منطقه را تأمین کنند».
۳۰- بهرغم اقدامات سرکوبگرانه و مانورهای شیادانه کارگزاران محلی رژیم و اعزام نیروهای سرکوبگر از سایر نقاط کشور به خوزستان، خیزشها نه تنها فروکش نکرد بلکه به استانهای دیگر نیز گسترش یافت. روز سهشنبه ۲۹تیر، در ششمین روز خیزش مردم خوزستان، مسافران در سکوی مترو صادقیه شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «مرگ بر جمهوری اسلامی» سر دادند.
در روز ۳۰تیر، در هفتمین روز قیام، مردم یزدانشهر اصفهان با فریاد «ایرانی میمیرد، ذلّت نمیپذیرید» اقدام به تظاهرات کردند.
روز پنجشنبه ۳۱تیر، جمعی از زنان در اهواز با تجمع در برابر استانداری خوزستان از اعتراض شهروندان این استان به بیآبی حمایت کردند. زنان اهوازی شعار میدادند: «می خواستند ما را به ذلّت بکشانند، ولی ما ذلیل نشدیم». همزمان جمعی از زنان زحمتکش برازجان در اعتراض به بیآبی تجمع کردند و جاده اصلی منتهی به شهر را بستند. در همین روز در الیگودرز درگیری با معترضان بالا گرفت و نیروهای امنیتی به مردم شلیک کردند. خانوادههای جانباختگان الیگودرز مقابل بیمارستان تجمع کردند. روز پنجشنبه اعتراضات علاوه بر استان خوزستان در شهرهای الیگودرز در استان لرستان، بندر گناوه و برازجان در استان بوشهر و شاهین شهر در استان اصفهان گسترش یافت. خیزش تشنگان در هشت روز آخر تیر در مجموع در ۳۰شهر جریان داشت.
دبیرخانه شورای ملّی مقاومت روز۲ مرداد ۱۴۰۰ اعلام کرد:
۹روز پس از آغاز قیام مردم دلیر خوزستان، بهرغم تدابیر امنیتی و سرکوبگرانه، تظاهرات و درگیری با پاسداران و نیروهای سرکوبگر ادامه دارد. جوانان شورشی در اهواز در کوی دایره، با آتش زدن لاستیک و ایجاد راهبندان، کنترل مرکز شهر را در اختیار گرفتند.
در سوسنگرد، رژیم آخوندی برای ممانعت از تظاهرات اعتراضی، با دیوارهای بتونی خیابانهای اصلی شهر را بسته و برق و اینترنت شهر را کاملاً قطع کرده است. اما، جنگ و گریز جوانان با پاسداران و نیروهای انتظامی ادامه دارد و صدای رگبار نیروهای انتظامی در شهر شنیده میشود.
در ایذه... مراسم خاکسپاری یکی از شهیدان قیام، به نام هادی بهمنی، با شعار «مرگ بر خامنهای» به تظاهرات علیه رژیم تبدیل شد...
در رباط کریم (تهران) جمع بزرگی از مردم برای حمایت از قیام خوزستان تجمع کردند.
درقزوین، جوانان دلیر با روشن کردن آتش در اتوبان قزوین ـ تهران با قیام خوزستان اعلام همبستگی کردند.
در یزد، جوانان خوزستانی مقیم میبد به خیابان آمدند و خشم خود را در شعارهایشان فریاد زدند.
در ساوه، جوانان دلیر با قرار دادن موانع سیمانی بزرگ جاده ساوه را بستند.
درایلام، مردم در چهار راه مسکن مهر دست به تجمع زدند.
در الیگودرز، جوانان شورشی در واکنش به شلیکهای کور نیروی انتطامی، به کلانتری ۱۲ همت آباد حمله و رشدند و برای ساعاتی آن را تسخیر کردند. بر اثر شلیک کور و وحشیانه نیروهای انتظامی شماری از تظاهر کنندگان کشته یا زخمی شدند. بیش از صد نفر از تظاهر کنندگان توسط پاسداران دستگیر شدهاند.
خانم مریم رجوی گفت: قیامی که از ۹روز پیش با پرچمداری خوزستان قهرمان شروع شده حالا به لرستان غیور و تهران و بوشهر و اصفهان و بقیه نقاط گسترش یافته است. شهیدان این قیام از اهواز و ایذه و الیگودرز و دیگر شهرها بازتاب ارادۀ ملت ایران برای سرنگونی فاشیسم دینی و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم و خون پاک آنها چراغ راه آزادی ایران است.
۳۱ - روز ۳مرداد دبیرخانه شورا در اطلاعیهٔ «قیام تشنگان- شماره ۱۵» اسامی ۱۲تن از شهیدان قیام مردم خوزستان و دیگر شهرها را که به حمایت از خوزستان بهپا خاستند، منتشر کرد.
۱. مصطفی نعیماوی، ۳۰ساله، اهل شادگان، محل شهادت اهواز، تاریخ شهادت ۲۵تیر ۱۴۰۰
۲. قاسم ناصری (خضیری) ۱۷ساله، اهل کوت عبدالله، محل شهادت کوت عبدالله، تاریخ شهادت ۲۶تیر ۱۴۰۰
۳. محمد چنانی، محل شهادت شوش، تاریخ شهادت ۲۹تیر ۱۴۰۰
۴. عیسی بالدی ۲۷ساله، اهل ماهشهر، محل شهادت ماهشهر، تاریخ شهادت ۲۹تیر ۱۴۰۰
۵. محمد کروشات اهل اهواز، محل شهادت اهواز (شلنگ آباد)، تاریخ شهادت ۲۹تیر ۱۴۰۰
۶. امید آذرخوش ۲۰ساله، اهل الیگودرز، تاریخ شهادت ۳۰تیر ۱۴۰۰
۷. هادی بهمنی ۱۷ساله، اهل روستای سوسن ایذه، محل شهادت ایذه، تاریخ شهادت ۲۹تیر ۱۴۰۰
۸. فرزاد فریسات (حمزه الفریساوی)، ۲۴ساله، محل شهادت اهواز (شلنگ آباد)، تاریخ شهادت ۳۰تیر ۱۴۰۰
۹. میثم عجرش (اکراش) ۲۰ساله، محل شهادت ماهشهر (شهرک طالقانی)، تاریخ شهادت ۳۰تیر ۱۴۰۰
۱۰. حمید مجدم (جوکاری)، محل شهادت چمران
۱۱. محمد عبداللهی، محل شهادت ایذه
۱۲. امیر مشاری عبادی، مجروح که در اول مرداد در بیمارستان بهشهادت رسید
مقاومت ایران از دبیرکل و شورای امنیت مللمتحد و اتّحادیه اروپا و کشورهای عضو خواست تا ضمن محکوم کردن این جنایات ضدبشری، تصمیمات لازمالاجرا برای مقابله با رژیمی که بیش از ۴دهه است به جنایت علیه بشریت مشغول است، اتخاذ کنند. سردمداران رژیم به همین خاطر باید در برابر عدالت قرار گیرند و شورای امنیت مللمتحد ترتیبات آن را فراهم کند.
۳۲ ـ در دهمین روز قیام خوزستان، مردم و جوانان تبریز به خیابانها ریختند و علیه ستم و سرکوب حکومت آخوندی شعار سرداده و با قیام مردم خوزستان ابراز همبستگی کردند. تظاهر کنندگان شعار میدادند: «آذربایجان بیدار است ـ حامی خوزستان است»، «نه شاهیام نه شیخی ـ مردمیام مردمی» و «در جانبازی حاضریم ـ سربازان بابکیم». مزدوران نیروی انتظامی و یکانهای ویژهٔ ضدشورش با حمله و هجوم به تظاهر کنندگان تلاش کردند آنها را متفرق کنند، اما جوانان با شعارهای «هیهات منّالذلّه» و «بیشرف، بیشرف» به مقابله برخاستند و آنها را وادار به عقبنشینی کردند.
در همین حال در کرج، زنجان و بجنورد جوانان و مردم آزاده در همبستگی با قیام مردم خوزستان به خیابانها ریختند و از جمله شعار میدادند: «از کرج تا خوزستان- اتّحاد، اتّحاد» «ایرانی میمیرد ـ ذلّت نمیپذیرد».
آخوند نکونام، نمایندۀ خامنهای در شهرکرد، در نمایش جمعه اول مرداد گفت: «مهم این است که اینها (مجاهدین) همچنان روی پا هستند و حتی امروز در اهواز رد پای اینها در خوزستان، رد پای اینها هست که دارند اغتشاش ایجاد میکنند».
روز ۴مرداد مردم و جوانان خشمگین تهران در خیابان جمهوری و برخی مناطق مرکزی با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «خامنهای حیا کن ـ مملکتو رها کن» دست به تظاهرات زدند. جمعیت همچنین فریاد میزدند: «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه»، «نه غزّه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «ایرانی باغیرت، حمایت حمایت».
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٴ مقاومت، با درود به جوانان شورشگر و قیامآفرین در تهران گفت: جوشش خون شهیدان قیام خوزستان، در فریادهای «مرگ بر دیکتاتور» در خیابانهای مرکزی تهران و در نزدیکی بیتالعنکبوت خامنهای شعلهور شده و ناقوس مرگ رژیم ضدبشری آخوندی را به صدا در آورده است. استمرار قیام در دوازدهمین روز نشان داد که جلّاد قتلعام نیز نمیتواند ولایت فقیه را از سرنوشت محتومش نجات دهد.
۳۳- یک تحول چشمگیر در قیام تشنگان، همبستگی سراسری با هموطنانمان در خوزستان و تبدیل این قیام به یک قیام سراسری بود. وقتی رژیم با ترفندها و تهدیدهای سرکوبگرانه و بستن اینترنت تلاش کرد خوزستان را خاموش کند، تظاهرات همبستگی با خوزستان و قیام تشنگان در نقاط مختلف کشور بالا گرفت.
شامگاه دوشنبه ۴مرداد در دوازدهمین روز قیام، تظاهرات گستردهیی در فردیس کرج با «شعار مرگ بر دیکتاتور» در حمایت از قیام مردم خوزستان برگزار گردید. یکی از معترضان که پلاکاردی در حمایت از خیزش مردم خوزستان بلند کرده بود، فریاد میزد: «خوزستان، اینهمه امکانات، نفت و گاز دارد، اینها همه خرج کجا میشود؟» و جمعیت حاضر در پاسخ به او فریاد زدند: «لبنان، غزّه» و در تظاهرات شبانه، مردم کرج از جمله، شعار میدادند: «ایرانی با غیرت ـ حمایت، حمایت»، «ایرانی میمیرد ـ ذلّت نمیپذیرد»، «از کرج تا خوزستان ـ اتّحاد اتّحاد»، «نترسید نترسید ـ ما همه با هم هستیم». جوانان شورشی در کرج با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «تا حقمو نگیرم، هرشب همین بساطه» بر استمرار قیام و اعتراضات خود تأکید کردند. مزدوران سرکوبگر انتظامی که تلاش کردند یکی از معترضان را دستگیر کنند با شعار و اعتراض جمعیت مواجه شدند.
در کرمانشاه نیز روز دوشنبه ۴مرداد مردم با آتش زدن لاستیک و بستن جادهٔ محلّة دره دریژ به اعتراضات مردم خوزستان در اعتراض به نبود آب و برق پیوستند. مردم شهرک مهدیه کرمانشاه در حمایت از قیام خوزستان راه ورودی به کرمانشاه را با آتش زدن لاستیک مسدود نمودند. نیروی سرکوبگر انتظامی با شلیک به سمت مردم معترض تلاش کرد تجمع اعتراضی آنها را متفرق کند.
در سیزدهمین شب قیام، مردم و جوانان تهران پارس در اعتراض به قطع برق به خیابان ریختند و شعارهای «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. مزدوران سرکوبگر انتظامی که سراسیمه به محل فرستاده شده بودند و تلاش میکردند مردم را متفرق کنند، توسط مردم معترض هو شدند و شعارها، بیتوجه به حضور آنها، ادامه پیدا کرد
در گوهردشت کرج، مردم و جوانان شورشی به خیابانها ریختند و شعار میدادند: «تا آخوند کفن نشود ـ این وطن، وطن نشود». نیروهای سرکوبگر و یکانهای ویژه با یورش به جمعیت معترض درصدد متفرق کردن آنها برآمدند.
در محمد شهر کرج، مردم در پشتبامها شعار میدادند: «از کرج تا خوزستان، اتّحاد اتّحاد».
روز بعد در کرمانشاه ساکنان محله درهدریژ برای دومین روز متوالی در اعتراض به نبود آب و برق به خیابان آمدند و خیابانهای منتهی به این محله حاشیهنشین را مسدود کردهاند.
مردم اصفهان سهشنبه شب ۵مرداد، با سر دادن شعار «خوزستان، اصفهان ـ اتّحاد، اتّحاد» بنر خامنهای را به آتش کشیدند و بر همبستگی با مردم خوزستان تأکید کردند. در بهارستان اصفهان بهدنبال قطعی برق تجمع اعتراضی شکل گرفت و در حالی که نیروهای انتظامی و یکان ویژه به محل گسیل شده بودند، مردم شعار میدادند: «خوزستان، اصفهان ـ اتّحاد، اتّحاد»، «ایرانی باغیرت ـ حمایت، حمایت»، «نه غزّه، نه لبنان ـ جانم فدای ایران».
در ۶مرداد کردکوی گلستان، مردم در اعتراض به قطعی برق اقدام به بستن جاده نمودند و در ایوانغرب در استان ایلام، در اعتراض به قطعیهای مکرر برق با حضور در خیابانهای این شهر و با به صدا درآوردن بوق خودروهایشان دست به اعتراض زدند
صبح جمعه ۸مرداد ۱۴۰۰ مادران و خانوادههای شهیدان قیام آبان ۹۸، با تجمع در میدان آزادی و با تظاهرات در خیابان آزادی به حمایت از قیام مردم خوزستان برخاستند. آنها فریاد میزدند: «از تهران تا خوزستان ـ اتّحاد، اتّحاد»، «از آبان تا خوزستان ـ اتّحاد، اتّحاد»، «بردگی بس است، بلند شوید».
پس از تظاهرات در خیابان آزادی، مادران و خانوادههای شهیدان برای رساندن صدای دادخواهی خود به متروی صادقیه رفتند. مادران در مترو در حالی که تصاویر فرزندان خود را در دست داشتند، به شعارهای ضدحکومتی ادامه دادند. نیروی سرکوبگر انتظامی در وحشت از پیوستن مردم به آنان، ضمن توهین و فحّاشی به مادران، حجاب را از سر آنها کشیدند، آنها را بهشدت مورد ضربوشتم قرار دادند و شماری را بازداشت و به پلیس امنیت جنتآباد منتقل کردند.
خانم رجوی با درود به مادران شجاع شهیدان قیام آبان ۹۸، گفت: شما به دادخواهی خون فرزندان شهیدتان و فرزندان مردم خوزستان بهپاخاستید. فریاد شما، فریاد ایران است که دادخواه ۴۲سال کشتار و اعدام و شکنجه و چپاول و فقر است. خامنهای و رئیسی جلّاد نمیتوانند صدای شما را خاموش کنند. این قیامی است تا پیروزی.
۳۴- شامگاه جمعه ۸مرداد، در سومین هفتهٔ قیام، مردم تهران و بسیاری از شهرهای میهن به خیابانها ریختند و با شعارهای «توپ، تانک، فشفشه ـ خامنهای کشته شه»، «این همه سال جنایت ـ مرگ بر این ولایت»، «ننگ ما، ننگ ما ـ رهبر الدنگ ما»، «مرگ بر دیکتاتور» و «نه غزّه، نه لبنان ـ جانم فدای ایران» خواستار سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران شدند.
شنبه شب ۹مرداد جوانان نارمک در تهران، بهدنبال مسابقهٔ فوتبال به خیابان ریختند و شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. نیروهای سرکوبگر به آنها یورش بردند و شماری را دستگیر کردند.
در تهرانپارس جوانان شورشگر با برافروختن آتش جاده را بستند و با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» تظاهرات کردند.
در آن سوی شهر، نیروهای سرکوبگر در وحشت از گسترش تظاهرات، میدان صادقیهٔ تهران را بستند.
همزمان جوانان شورشی در بهارستان (استان تهران) در خیابانها دست به تظاهرات زدند که تا اولین ساعات بامداد شنبه ادامه یافت.
در اهواز، جوانان شورشی با شعار «این آخرین کلامه ـ هدف فقط نظامه» تجمع اعتراضی برپا کردند.
در شوشتر، جوانان شورشی جاده را مسدود کردند و دست بهتظاهرات زدند.
در تهران، عصر شنبه جمعیت کثیری از مردم در همبستگی با قیام مردم خوزستان در مقابل تئاتر شهر در چهارراه ولیعصر تهران دست به تجمع و تظاهرات زدند. آنها شعار میدادند: «ایرانی میمیرد ـ ذلّت نمیپذیرد»، «از خوزستان تا تهران ـ اتّحاد، اتّحاد»، «هموطن، هموطن ـ حمایت، حمایت»، «مرگ بر دیکتاتور» و...
نیروهای سرکوبگر با تیراندازی و پرتاب گاز اشکآور درصدد متفرق کردن جمعیت برآمدند و به ضرب و شَتم تظاهر کنندگان پرداختند. جمعیت با شعار «بیشرف، بیشرف» به مقابله با مزدوران برخاستند.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدۀ مقاومت، به جوانان شجاعی که در تهران و اهواز و دیگر شهرهای ایران بهپا خاستند و فریاد «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» سردادند، درود فرستاد و گفت: قیامی که با فریاد تشنگان آب و آزادی در خوزستان شروع شد سر خاموشی ندارد و شورشگران آن را در چهارگوشۀ میهن ادامه میدهند. خامنهای با قطع اینترنت میخواهد مانع به هم پیوستن فریادهای مردم بپاخاسته و رسیدن این صدا به جهان شود. اما رژیم آخوندی گریزی از سرنگونی محتوم ندارد.
۳۵- حضور کانونهای شورشی و جوانان شورشگر در متن قیام و خیزشها از مهمترین تحولات و تجربههای قیام تشنگان بود. در شامگاه ۳۰تیر شورشگران در همبستگی با خیزش خوزستان و در پاسخ به فراخوان آقای مسعود رجوی برای جلوگیری از انتقال مزدوران سرکوبگر، اقدام به بستن جادۀ گچساران به بهبهان کردند. این حرکت انقلابی در متن قیام مردمی در روزهای بعد نیز ادامه یافت. از جمله، در شامگاه شنبه دوم مرداد، در دهمین شب قیام، جوانان شورشگر در شهرهای بپاخاسته برای ممانعت از امدادرسانی نیروهای سرکوبگر، جادههای مو اصلاتی را در ماهشهر، الیگودرز، سرباز، نجف آباد، قزوین، مشهد و کرج (جاده محمد شهر به کیانمهر)، با آتش مسدود کردند
یکشنبه شب ۳مرداد در یازدهمین شب قیام، جوانان شورشی و هواداران مجاهدین در ۱۲شهر برای جلوگیری از انتقال نیرو برای سرکوب قیامکنندگان جادههای مو اصلاتی و مسیرهای امدادرسانی نیروهای سرکوبگر را مسدود کردند. اقداماتی که توسط جوانان شورشگر صورت گرفت، منجر به بستهشدن شماری از جادههای مو اصلاتی شد: در تهران (اتوبان خلیجفارس)، در کازرون (مسیر شیراز ـ کازرون)، در بوشهر (جادۀ بوشهر-عسلویه)، در کرج (جادۀ کرج قدیم)، در رودسر (جادۀ رودسر ـ رامسر)، در اسلامشهر (جاده اصلی اسلامشهر)، در لردگان (اتوبان اهواز ـ لردگان و جاده وسط شهر)، در ایرانشهر (جاده ایرانشهر ـ سراوان)، در قشم (جاده قشم-هنگام)، در لاهیجان (جاده لاهیجان به سمت دریا) و همچنین، بستن جاده در بندرعباس و بهبهان.
جوانان شورشی همزمان با بستن جادهها شعار میدادند «مرگ بر دیکتاتور، خوزستان نمیمیرد، خوزستان زنده است ما پشتتان هستیم»، «مرگ بر خامنهای، مرگ بر اصل ولایت فقیه، درود بر رجوی، زنده باد کانونهایشورشی»، «مرگ بر رئیسی جنایتکار»، «ایرانی میمیرد ـ ذلّت نمیپذیرد»، «خوزستان حمایتت میکنیم»، «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «زنده باد مسعود رجوی».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر