فصل دوم
اسلام دموکراتیک
پاسخِ آرمانی و سیاسی
در برابر بنیادگرایی
در جستجوی اسلام روشنایی
در حالی که بنیادگرایی به تهدیدی جهانی تبدیل شده پاسخ به این تهدید چیست؟
مسلم است که در مقابل چنین تهدیدی، باید در جستجوی یک پاسخ کارساز آرمانی و سیاسی بود. اگر در جستجوی چنین پاسخی باشیم بهروشنی خواهیم دید که پاسخ در یککلام «اسلام دموکراتیک» است. چرا که هیچکس نمیتواند بیش از ٧٥٠میلیون زن مسلمان یا یک و نیم میلیارد زن و مرد مسلمان را با یک الگوی غیراسلامی از بنیادگرایی برحذر بدارد. اما در این پاسخ عنصر مرکزی خود اسلام است. اما اسلام واقعی، اسلام
دموکراتیک که آنتیتز بنیادگرایی است…
در نتیجه و بلافاصله این سؤال مطرح میشود که حقیقت اسلام چیست؟ آیا اسلام آن است که بنیادگرایان حاکم بر ایران میگویند؟ یا اسلام واقعی اسلام دموکراتیک است که بنیادگرایی و ارتجاع تحت نام اسلام را بدترین دشمن اسلام میداند؟ آیا جنایتهایی که رژیم آخوندی در ایران تحت نام اسلام انجام میدهد به راستی منبعث از اسلام است؟
***
چند ماه بعد در تابستان خمینی «ولایت فقیه » را عَلَم کرد، مجاهدین آن را قویاً رد کردند و بعد هم رفراندم قانون اساسی ولایت فقیه خمینی را تحریم کردند. در سال ٦٠وقتی خمینی میخواست لایحه قصاص را در مجلس آخوندی به تصویب برساند مجاهدین نه تنها آن را ضداسلامی، بلکه یک «لایحهٔ ضدانسانی » معرفی کردند.
در تمام سالهای بعد جنگ بین این دو نیرو که بر سر اسلام شاخصهای کاملاً متضاد فلسفی و فرهنگی و تاریخی و سیاسی دارند ادامه پیدا کرده است اما نکتهیی که میخواهم در این جا روی آن تأکید کنم این است که دعوا بر سر آزادی بین اسلام دموکراتیک و بنیادگرایی بهطور کاملاً قانونمند به دعوا و تفاوت عمیق و اساسی بر سر نگرش به زن و حقوق و آزادیهای زن راه میبرد. کما اینکه امروز مسأله دموکراسی در هر جامعه و نظام اجتماعی یا آرمانی و فکری با مسأله برابری عجین است.
من معتقدم که شاخص و معیار تمایز بین اسلام دموکراتیک و هر گونه برداشت بنیادگرایانه و استبدادی از اسلام نحوه برخورد با مسأله زن است.
خوباست با نظرگاه امام علی در مورد قرآن و احکام نیز آشنا شویم. او میگوید: »قرآن، امور حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، خاص و عام، و محکم و متشابه را بیان کرده است «امام علی ادامه میدهد که» برخی امور در قرآن واجب شمرده شدهاند در حالیکه این وجوب در سنت (پیامبر) نسخ شده است و همچنین اموری در سنت واجب شمرده شده اما در قرآن ترک آن مجاز شمرده شده است. و نیز اموری در زمان خود واجب بودهاند اما پس از آن زایل و منتفی شدهاند «آیا این بیانات صریح امام علی، مؤید برداشتهای قشریگرایان است یا دینامیسم قرآن را ثابت میکند.....»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر