اعدام در ایران، بهویژه در سال ۱۴۰۴، به اوج بیسابقهای رسیده است و به گفته بسیاری از ناظران، به «آخرین سنگر خامنهای» در برابر قیام مردمی تبدیل شده است.
طبق آمار رسمی و بینالمللی، تنها در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ میلادی، دستکم ۶۱۲ اعدام در ایران اجرا شده است؛ رقمی که بیش از دو برابر مدت مشابه سال گذشته است. این اعداد تکاندهنده نهتنها ابعاد جنایت، بلکه ترس و استیصال حاکمیت را آشکار میسازد.اعدام؛ ابزار سرکوب و نشانه بحران
نظام حاکم بر ایران از اعدام بهعنوان ابزار اصلی ارعاب استفاده میکند. در سال ۱۴۰۳، بیش از ۱۱۰۶ اعدام انجام شد، یعنی روزانه بهطور متوسط سه نفر. این روند در سال جاری تشدید شده است. تحلیلگران معتقدند این سیاست نه نشانه قدرت، بلکه بیانگر هراس از انفجار اجتماعی و اعتراضات مردمی است.
جنبش «سهشنبههای نه به اعدام»
در واکنش به این موج اعدامها، جنبشی با عنوان «سهشنبههای نه به اعدام» از درون زندانها شکل گرفت. این حرکت، که زندانیان سیاسی در خط مقدم آن قرار دارند، به نماد مقاومت علیه سیاست مرگمحور حکومت تبدیل شده و حمایت بینالمللی گستردهای را جلب کرده است. فعالان این جنبش از نهادهای حقوق بشری و دولتهای جهان خواستهاند که روابط خود با حکومت ایران را مشروط به لغو مجازات اعدام کنند.
تضاد اصلی؛ مردم در برابر «حاکمیت اعدام»
امروز تضاد اصلی جامعه ایران با نظام حاکم، در قالب نبرد با «حاکمیت اعدام» نمایان شده است. برای مردمی که دههها شاهد سرکوب و کشتار بودهاند، مبارزه برای لغو اعدام نه یک خواسته فرعی، بلکه اولویت ملی است.
نتیجهگیری
تشدید اعدامها در ایران نشانهای از مرحله پایانی عمر نظام ولایت فقیه است. هر اعدام، نهتنها نتوانسته مردم را مرعوب کند، بلکه خشم و عزم مقاومت را در جامعه افزایش داده است. در این شرایط، صدای زندانیان سیاسی از پشت دیوارهای اوین، قزلحصار و قرچک به خیابانها و جهان رسیده است. این جنبش، نوید صبحی بدون اعدام را میدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر