شاید تعجبآور باشد که نظام ولایت فقیه چرا در شرایطی که به مویی بند است، اینقدر در بالاترین سطح و بهطور مشخص از جانب خامنهای بهدنبال محدود کردن و فیلترینگ اینترنت و گماشتن پلیس فتا بر سر چارراههای فضای مجازی است.
زنجیرهٔ سؤالهای دلواپسان
قاطبهٔ دلواپسها از سر نگرانی برای سرنوشت کل نظام سؤال میکنند حالا چه وقت پرداختن به فضای مجازی است؟ آنها میپرسند آیا تصمیمگیرندگان بهارستاننشین حواسشان هست که برجام در تاریکترین چشمانداز خود قرار دارد و «اگر با بنبست روبهرو شود دلار پرواز عمودی خواهد کرد و فقط شوک روانی ناشی از آن اقتصاد که سهل است چارستون استبداد دینی را به لرزه خواهد افکند؟
آیا میدانند که دارند با اعصاب و روان مردمی بازی میکنند که خشم متراکم و بیسوپاپ آنها هر آن در آستانهٔ انفجار است؟
آیا بهقول روزنامهٔ حکومتی اعتماد میدانند که «فرصتهای حکومت برای بقا چون ابرها در حال گذر و تهدیدها چون گله گاوهای وحشی در حال نزدیک شدن هستند» ؟
آیا میدانند که از همان روزهای اول حاکمیت جلاد۶۷ یک نارنجک ضامنکشیده را در پیش پای او انداختهاند؟
آیا میدانند «دولت رئیسی را شروع نشده، گرفتار چنین چالشهایی میکنند... این در حالی است که ترس از آینده مهمترین عامل آتشفشان خشم مردم است... و طرح (موسوم به) صیانت تقویت ترس از آینده و تشدید خشم به حساب میآید». ؟ (ابتکار. ۹مرداد ۱۴۰۰)
آیا میدانند «در شرایطی که مردم دچار بحرانهای سیاسی و اقتصادی هستند این اقدام بنزین روی آتش است و به عبارتی بحران علیه بحران است». ؟ (مستقل. ۹مرداد۱۴۰۰)
آیا «فکرش را کردهاند که چند صباح دیگر سیل کشاورزان بیکار و مستاصل به سوی شهرها روان میشود و آب یا کار میخواهند؟. . و در آینده نزدیک مشکلات بیش از هر زمان دیگر بر سرشان میبارد و در چنین شرایط بیسابقهای (حاکمیت تلنگ در رفتهٔ آنها) تاب و توان تشنج در روابط خارجی را ندارد «؟ (اعتماد. ۹مرداد ۱۴۰۰)
آیا میدانند بسیاری از مردم ناراحتیها، دلخوریها و پرخاشگریهای ناشی از آسیبها و معضلات اجتماعی مانند بیکاری و فساد و تبعیض و امثالهم را با شکوه کردن در (فضای مجازی) تخلیه میکنند و... این فشار انباشته ممکن است در نبود شبکههای اجتماعی خود را به سطوح دیگر جامعه و خیابان بیاورد». ؟ (مستقل. ۹مرداد۱۴۰۰)
آیا میدانند...
«دشمن» در کمین
باید که بدانند و البته که میدانند. بیشتر از همه عمود خیمهٔ نظام میداند. او یک بار در یک دیدار برنامهریزی شده با دانشجویان بسیجی گفت:
«من از طرق رسمی و غیررسمی سعی میکنم با واقعیات در تماس باشم. گزارشهایی که به من داده میشود، بسیار متنوع است؛ هم گزارشهای دستگاههای مختلف اطلاعاتی است ـ چه اطلاعات مربوط به وزارت اطلاعات، چه آنچه که مربوط به اطلاعات نیروهای مسلح است، چه آنچه که مربوط به بعضی از دستگاههای خبررسانی دستگاههای دولتی است ـ هم بخشی از دفتر ما کارش اطلاعرسانی است؛ مثل دفتر ارتباط مردمی و دفتر بازرسی، که اینها از طریق نامه و تلفن مرتباً با مردم در تماسند. با اشخاص و تیپهای مختلف اجتماعی هم ملاقاتهای فراوانی دارم و نامه هم زیاد دریافت میکنم. بههرحال گوش من، گوش فعالی است» (خبرگزاری مهر. ۱۳فروردین ۱۵۰۰).
در همین شوی حکومتی تصریح کرد که «اطلاع از مردم، یک بخش از اطلاع است؛ بخش دیگرش اطلاع از دشمن است».
تا اینجا معلوم شد که آنچه به دانستن برمیگردد، خامنهای و عروسکهای خیمهشببازیاش در مجلس ارتجاع و نیز مترسکهای باتون به دستش میدانند که وضع پتال است. آنها چیز دیگری را نیز میدانند که ممکن است جریدهنویسان ندانند و یا کم به آن التفات داشته باشند. آن «اطلاع از دشمن»، منظور اطلاع از وضعیت «آلبانینشینان» و «مجاهدین کامنتگذار»! است.
اشتباه محاسبهٔ خامنهای
بهتأکید باید گفت چیزی که برای خامنهای ارزش ندارد جان هزاران و بلکه میلیونها مردمی است که «مثل برگ خزان بر اثر کرونا به زمین میریزند». طرحهای سهفوریتی مجلس او، برای اوجب واجبات (حفظ نظام) است. کافی است اسم مشعشع «طرح صیانت از کاربران فضای مجازی» را به یک دستگاه راستیآزمایی بدهیم تا به ما بگوید این طرح، طرح صیانت نظام ولایت فقیه از فضای مجازی» است.
خامنهای میداند که دارد یک بحران را با بحران دیگر پاسخ میدهد ولی چارهای جز انتخاب بین بدتر و بدترین ندارد.
او مانند دیگر دیکتاتورهای پابهگور و نزدیکبین تاریخ میداند که باید هر ترفندی را بهکار ببندد تا مانع از درهمآمیختگی شرایط عینی و ذهنی قیام شود. تصور میکند اگر شیر اینترنت را ببندد خواهد توانست از قیام جلوگیری کند.
او بهتر از هر کسی میداند که اتهام فساد بستن به اینترنت یک فرافکنی است. «این اینترنت نیست که جامعه را به فساد کشیده بلکه این فساد بعضی از مسئولان (خامنهای و آخوندهای قاتل حرث و نسل) است که اینترنت آن را به تصویر میکشید» (خبرگزاری حکومتی ایمنا ۷مرداد۱۴۰۰).
غیرقابل فیلتر شدن اینترنت
قاتل مردم و دارندهٔ ولایت باطل میپندارد، اگر چند گزمه بر گلوگاههای فضای مجازی گذاشت و هویت کاربران را ثبت کرد، میتواند برای همیشه صورت مسألهٔ قیام را از روی میز نظام جمع کند. این همان اشتباه محاسبهای است که مستبدان در گور خفته مرتکب آن شدهاند و خامنهای اولین آنها نیست.
روزنامههای خودش مینویسند گیرم که توانستی اینترنت را فیلتر کنی. «این شبکه همانند سدی است که این را با سیمان محکم کردند و یکباره ۱۰۰ سوراخ در آن به اندازه انگشت دست ایجاد میشود. کل دیوار بتنی سوراخ نمیشود، ۱۰۰ سوراخ به اندازه انگشت دست ایجاد میشود؛ این آسیبپذیر شده است». و به او یادآوری میکنند که با اختراع استارلینک دیگر نمیتوان مانعی برای ارسال کلیپهای قیام ایجاد کرد.
«فرض کنید اتفاقی همچون آبان ۹۸ رخ دهد، قطع شدن اینترنت کارآیی خود را از دست میدهد، چون هدف آن زمان این بود که کلیپها و فیلمها از درگیری فرستاده نشود که درگیری را تشدید کند. وقتی ۵۰هزار نفر در ایران دارید که عمدتاً قشر نخبه و فعال اجتماعی و خبرنگار هستند، از پیامرسانهای داخلی این فیلم و عکس پخش میشود و ممکن است بگویند قابل کنترل است ولی به این راحتی نیست، وقتی مقیاس بالا برود و یکباره ۳-۲میلیون نفر یک محتوایی را به اشتراک بگذارند، بهراحتی نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم. این به ۵۰هزار هاب میرسد و از طریق آن به شبکه جهانی میرود (فرهیختگان. ۹مرداد۱۴۰۰).
***
با توجه به آنچه از نظر گذشت آیا این کار خامنهای، بنزین ریختن بر آتشفشان قیام نیست؟ این اشتباه محاسبه دیکتاتورها در روزهای پایانی قانونمند است یا تصادفی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر