شروع قتلعامها و شکستن پرده سکوت رو در گزارش قبلی ملاحظه کردید. بلافاصله در شهرستانها هم هیاتهای مرگ به فرمان خمینی، قتلعام رو شروع کردن.
تو زندون ساری روز ۲۸تیر یه هیأت اطلاعاتی از تهران سراغ زندانیا رفت و براشون کلی خط و نشون کشید. ۹مرداد اولین سری از زندونیای ساریرو با دستبند و پابند و چوب و چماق و چشمبند از بند کشیدن بیرون. این یکی از تفاوتهای اعدامهای شمال با تهرون بود. یه فرق دیگه هم اینکه تو شهرستون بچههارو تو جاهای مختلف اعدام کردن.
گزارش مجاهد شهید حسین سرو آزاد از آمل: «روز ۱۲مرداد احمد غلامی و محمد رامش و نفر دیگری بهنام صبوریهای بزرگرو روی پل هوایی آمل به اتهام فساد و قاچاق مواد مخدر دار زدن. وقتی طناب انداختن گردنشون، داد میزدن: ما مجاهدیم. مردم! بخدا ما زندانی سیاسی هستیم». احمد غلامی هفتمین شهید خونشون بود. همون موقع اصغر تو اوین اعدام شد، منیره هم تو قائمشهر.
تو قائمشهر خیلی خونوادهها رو با هم دار زدن. تو همون ایام حمید افسری و برادرش محمد رو آوردن قائمشهر کشتن. حسن شریف و دادشش علی رو با هم کشتن. جرم حسن سال۶۴ گوش کردن به رادیو مجاهد بود. همین! هفتم مرداد زندانیان ارومیه که به تبریز تبعید شده بودند رو از بند بیرون کشیدند و روز بعد حلقآویز کردن. ۸مرداد ۳۵نفر از زندانیان بندر انزلی و لنگرود و رودسر تو رشت حلقآویز شدند.
گزارش یکی از زندانیان رشت (۹مرداد ۶۷): «ساعت ١١صبح ٩مرداد چند تن از مجاهدین از جمله حسین طراوت را از بند بیرون بردند، بعد از ضرب و شتم آنها به این دلیل که چرا نماز را بهصورت جماعت میخوانند آنها را به بند برگرداندند! از ظهر به بعد زندانیان محکوم رشت و سپس فومن و صومعه سرا را دو به دو بدون وسایل فراخواندند! انتقال دو به دو تا غروب ادامه پیدا کرد اما هیچکدام از آنها به بند برنگشتند! عبدالله لیچایی، محمد اقبالی، محمد پاک سرشت، بهروز رجایی، رضا و رشید متقی طلب، خالق کوهی، حسین طراوت، نقی زاهدی، حسن نظام پسند، ابراهیم طالبی، خسرو دانش، احمد محتشمی، نادر سهرابی، محمد غلامی، فخرالدین کوچکی، موسی محبوبی، حسین حقانی و... جزء زندانیانی بودند که از بند خارج شدند. روز ١٠مرداد از بقیه ما خواستند وسایل و ساکهای زندانیانی را که روز قبل از بند خارج شدهاند جمع کنیم و اسامی هر کدام را روی ساکشان بنویسیم و بیرون بگذاریم!»
گزارشی از زندان خرمآباد (۹مرداد۶۷): «تو زندان خرمآباد ۱۰نفر رو صدا کردند و با شتاب بردند. این افراد هرگز بازنگشتند. مجاهدین شهید محمود جاماسبی، صادق بیرانوند، محمد باغی، عبدالشاه قلاوند، جهان صراف شمس، رحیم میردریکوند از جمله آن عده بودند. روز بعد هم سراغ بقیه رفتن.
نکته قابل توجه در شهرستانها این بود که شماری از آخوندها و مقامات قضایی رژیم با دیدن حکم جنایتکارانه خمینی و عواقب آن براشون این میزان جنایت قابل فهم نبود. موسوی اردبیلی قاضیالقضات رژیم طی نامهیی از خمینی در مورد حدود این حکم سؤال کرد و خمینی با شقاوت تمام پاسخ داد: «در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید. در مورد رسیدگی به وضع پروندهها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مد نظر است». این است امام دجالان که میخواست مجاهدین را با یک حکم قتلعام کند.
تو گرماگرم قتلعام که هر آخوند و پاسداری قاضی و حاکم شرع بود و حکم خمینیرو اجرا میکرد به هر بهانهیی جوونها رو میگرفتن و وسط شهر دار میزدن. روز ۱۲مرداد روزنامه جمهوری اسلامی نوشت ۷تن از مجاهدین در باختران بدار آویخته شد. همین روزنامه صفحه بعد خبر از کشتن سه نفر به بهانه حمایت از مجاهدین داد. هیچ قاعده و قانونی تو کار نبود. مثل ریگ آدم میکشتن.
سلاخی زندانیان سیاسی در ارومیه - گزارشی از مجاهد شهید هوشنگ پیرنژاد: «من راه همراه تعدادی از مجاهدان اسیر با ۲مینیبوس از زندان ارومیه به بهانه انتقال به زندان تبریز خارج کرده و به تپههای اطراف دریاچه ارومیه بردند. در آن منطقه که از قبل تحت کنترل پاسداران قرار داشت، تعدادی پاسدار با انواع آلات قتاله سرد از قبیل چاقو و قمه و ساطور منتظر بودند و زندانیان را در حالی که دست و پایشان را از قبل بسته بودند مورد حمله قرار داده و بهمعنای دقیق کلمه سلاخی کردند. فریادهای مجاهدان آنقدر بلند بود که برخی از روستاییان به آن منطقه سرازیر شدند»... .
آقای مسعود رجوی در تاریخ ۳شهریورماه ۶۷ ضمن افشای بخشی از جنایات آخوندها طی تلگرامی به پرز دو کوئیلار دبیرکل سازمان ملل نوشت: «... بر طبق اطلاعات موثق، خمینی چند هفته پیش طی حکمی به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد خلق را صادر کرده و متعاقباً موج گسترده دستگیریهای سیاسی در شهرهای مختلف ایران که بیش از دههزار نفر را شامل میشود همزمان با اعدامهای دستجمعی زندانیان سیاسی که بسیاری از آنان دوران محکومیتشان پایانیافته، آغاز گردیده است. بهعنوان مثال فقط در روزهای ۲۳-۲۴و ۲۵مردادماه ۸۶۰ جسد از زندانیان سیاسی اعدامشده از زندان اوین تهران به گورستان بهشتزهرا انتقال داده شده و قبل از آن نیز در ۶مرداد ۲۰۰زندانی سیاسی هوادار مجاهدین در سالن مرکزی زندان اوین قتلعام گردیدهاند»...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر