در آخرین قسمت آشنایی با مواد برنامه ۱۰ مادهای مریم رجوی، به بررسی ماده دهم میپردازیم. در این ماده چنین آمده است:
ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و عاری از سلاحهای کشتار جمعی خواهد بود.
هنگامی میتوانیم اهمیت این ماده را در بین مواد برنامه ۱۰ مادهای دریابیم که نخست بدانیم تلاش برای تولید بمب اتمی بهعنوان ضامن بقای دیکتاتوری آخوندی چه مراحلی را طی کرده و مقاومت ایران بهعنوان اپوزیسیون و آلترناتیو اصلی این رژیم چه اقداماتی را برای جلوگیری از دستیابی این رژیم به بمب اتمی انجام داده است.
بمب اتمی، رؤیای ناکام علی خامنهای
پس از نوشیدن جامزهر توسط خمینی در جنگ شوم و ویرانگر ۸ساله با عراق که توجیه و سرپوش سرکوب و اختناق و اعدام و شکنجه در داخل ایران بود، «در دوره ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، سیستم دفاعی رژیم بر پایه بازدارندگی تعریف شد و نظریهپردازان ارتجاع از جمله پاسدار محمدجواد لاریجانی مشاور وزیر خارجه قبلی رژیم در این باره نوشتند: «بازدارندگی بر ۲رکن استوار است یکی قدرت انهدام و دیگری قدرت انتقام. بر این اساس بهدست آوردن، تولید و انباشت سلاح کشتار جمعی به موازات صدور تروریسم و بنیادگرایی از ابتدا ۲رکن ثابت سیاست و سیستم دفاعی دیکتاتور آخوندی بوده است. این سیاست بر ۳پایه زیر استوار بود:
۱ـ قدرت پذیرش تلفات زیاد در جنگهای درازمدت
۲ـ مسلح شدن به دفاع موشکی و زرادخانهیی از موشکهای میانبرد و دور برد برای جبران ضعف عملیات هوایی
۳ـ مسلح شدن به سلاح هستهیی». (مقاله رژیم ایران بهدنبال سلاحهای کشتار جمعی و میکروبی)
به این ترتیب از همان زمان، رژیم ولایت فقیه بقای خود را با دستیابی به سلاح اتمی گره زد و سپاه پاسداران دور از چشم مردم ایران و جهانیان به دستور ولیفقیه نظام مکلف به عمل در این زمینه و حوزههای مختلفی شد که برای تولید سلاح اتمی ضروری است. بهرغم این سیاست اعلام نشده و سری نظام آخوندی، علی خامنهای بهصورتی ریاکارانه، در نمایش جمعه ۱۵آبان ۱۳۸۳ گفت:
«سلاح اتمی، تولیدش، نگهداشتنش و بکاربردنش، هر کدام یک اشکالی دارد؛ ما نظر شرعی خودمان را هم گفتهایم».(۱۵آبان ۱۳۸۳)
او همچنین در تاریخ ۲۸فروردین ۱۳۸۹ در پیامی به کنفرانس خلعسلاح هستهیی که خود آن را ترتیب داده بود، گفت:
«ما کاربرد این سلاحها[هستهیی، شیمیایی و میکربی] را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه همگان میدانیم».
اما معلوم بود، این فتوای دروغین، یک ایزگمکردن آشکار برای پروژه سری تولید بمب اتمی است.
همانطور که گفته شد، حکومت آخوندی پروژه بمب اتمی را بهمنظور خرید فرجه بقا، قبل از پایان جنگ تحمیلی و در زمان ریاستجمهوری علیاکبر هاشمی رفسنجانی استارت زد. صحبتهای او بهخوبی مؤید این موضوع است.
«بخشی از فعالیتهای هستهیی را زمانی انجام دادیم که هنوز در جنگ بودیم و عراق به نزدیکهای غنیسازی رسیده بود که اسراییل همه آنها را منهدم کرد».(سایت حکومتی انتخاب ۱۱آبان۱۳۹۴ بهنقل از مصاحبهٔ رفسنجانی با پایگاه خبری امید هستهیی ایرانیان)
اعتراف به نیاز رژیم به بمب اتمی از خاطرات هاشمی رفسنجانی
روزنامه حکومتی اعتماد از خاطرات هستهیی هاشمی رفسنجانی روایت کرد و گزیده سخنان وی را این چنین نوشت: «میخواستم عبدالقادرخان را ببینم اما نشد پس از جنگ اولین غنیسازی در امیرآباد با همان چیزهایی که از پاکستان گرفته بودیم انجام شد. پاکستانیها ۴هزار سانتریفوژ دستدوم نسل اول را با مقداری نقشه به ما دادند. در مسیر دماوند کارگاهی ساختیم که نخستین آزمایشهای هستهیی ما در آنجا انجام شد. قرار بود در الموت قزوین آب سنگین را بسازیم، تونل هم بزنیم و زیر کوه بسازیم که محفوظ باشد اما دولت من تمام شد در زمان جنگ، مخصوصاً وقتی عراق به بمباران مراکز تولید برق در ایران روی آورد، ما هم تصمیم گرفتیم برای تأمین برق در آینده جهت تولید آن در نیروگاه هستهیی اقدام کنیم عراق به نزدیکیهای غنیسازی رسیده بود که اسراییل همه آنها را منهدم کرد پیش از اسراییل در مهر ۵۹، نیروی هوایی ما تأسیسات اتمی اوسیراک عراق را نابود کرده بود. ١۴شهریور ١٣۶١ یک جلسه مشورتی با حضور رئیسجمهور و نخستوزیر وقت داشتیم که یک واحد نیروگاه بوشهر راه بیفتد. در زمان شاه کیک زرد را از آفریقای جنوبی خریده و یک مقدارش را آورده بودند که من ٢٠٠تن به خریدمان اضافه کردم و چیزی حدود ٧٠٠تن را آوردیم. ما اورانیوم نداشتیم، رفتیم سراغ کشف معدن اورانیوم در ساغند که البته معدن کمظرفیتی بود. چینیها برای ما در ساغند، چاههای بسیار عمیقی زدند تا به اورانیوم برسیم علی لاریجانی داشت در مذاکرات نتیجه میگرفت که عوض شد...».(سایت حکومتی امید ملی ایرانیان ـ ۴آبان۱۳۹۴)
افشای تأسیسات اتمی آخوندها برای اولین بار توسط مقاومت ایران
مقاومت ایران وقتی از زبان رئیسجمهور منتخب خود اعلام میکند که به یک ایران غیراتمی و عاری از سلاحهای کشتار جمعی معتقد است، این فقط یک اعتقاد در حیطه نظر نیست، بلکه این مقاومت با بذل سنگینترین بها برای افشای مقاصد شوم اتمی رژیم ایران اعتقاد عملی خود به این ماده را نشان داده است. افشای پروژهٔ مخرب، ماجراجویانه، ضدمردمی و ضدایرانی رژیم آخوندها، از همان سالهای اول و بهطور مشخص از سال ۱۳۷۰ از سوی مقاومت بخشی از این تلاش است.
قابل یادآوری است که ۲سایت اصلی رژیم یعنی سایت نطنز و اراک که از سالها پیش توسط رژیم مخفی شده بود، در تابستان سال ۸۱ توسط شورای ملی مقاومت ایران(اطلاعیه کمیسیون تحقیقات دفاعی و استراتژیک) برملا گردید و از آن پس بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیتهای غیرقانونی این رژیم را زیرنظر گرفت.
در نیمه آذر سال ۸۲ آژانس بینالمللی انرژی اتمی اذعان کرد که بدون روشنگریهای مقاومت ایران، وقوف جامعه بینالمللی به این پنهانکاریها میسر نبود. سخنگوی آژانس گفت: «ایران در حال انجام آزمایشهای متعددی بود. آنها بهعنوان مثال تنها چیزی کمتر از یک گرم پلوتونیوم را بهدست آورده بودند و از چند دستگاه سانتریفوژ استفاده میکردند. برای بازرسان، بدون اینکه اطلاعاتی در این مورد داشته باشند، کشف این آزمایشها ساده نبود، چرا که ایران کشور بسیار بزرگی است و هرقدر هم کار بازرسی دقیق انجام میشد، لزوما نمیشد انتظار داشت که این موارد کشف شوند. ما به اطلاعات نیاز داشتیم و در نهایت از طریق یک گروه مخالف ایرانی، که بهعنوان مثال در مورد تجهیزات نطنز و اراک اطلاعات دادند، این اطلاعات را بهدست آوردیم. از ماه اوت بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دنبالکردن این اطلاعات گامبهگام پیش رفت و در مورد یافتهها از ایران توضیح خواست و جزء جزء این معما را کشف کرد».(بی.بی.سی ۱۵آذر ۸۲)
نقش مقاومت ایران در کشیده شدن نیش اتمی ولایت فقیه
با توجه به آنچه گفتیم کشیدن نیش اتمی رژیم، محصول افشاگریهای بیوقفه و تلاشهای پیگیر مقاومت ایران و در کانون آن سازمان مجاهدین خلق ایران بود که با کمک منابع اطلاعاتی خود در داخل میهن به این مسئولیت مهم ملی و میهنی اقدام کرد. بهتعبیر گویای رئیسجمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی، «افشاگری سایتهای پنهان اتمی رژیم تنها «با تلاش و خطرپذیری اعضای این مقاومت بود و در حالی انجام گرفت که هیچ دولتی در جهان، حتی نتوانسته بود از آن مطلع شود». به یقین روزی در تاریخ ایرانزمین از این اقدام شجاعانه و میهندوستانه، معادل ملی کردن صنعت نفت ایران به رهبری دکتر محمد مصدق یاد خواهد شد.
در پرتو این افشاگریها بود که استراتژی رژیم برای ساختن بمب اتمی به گل نشست و به اثبات رسید که تمامی تلاشهای رژیم و همنوایان داخلی و خارجیاش در قلمداد کردن این سیاست شوم بهعنوان یک سیاست ملی، شکست خورده است و معلوم شد افشاگریهای مقاومت ایران تا چه اندازه بر حق، انسانی و مسئولانه بوده است.
ایران آزاد فردا یک ایران غیراتمی و عاری از سلاحهای کشتار جمعی
مقاومت ایران این حقیقت مسلم را بارها توضیح داده است که برنامه اتمی رژیم در کشور ما که از منابع گسترده انرژی فسیلی و ذخایر کمنظیر نفت و گاز برخوردار است، موضوعیتی جز تولید سلاح اتمی در خدمت تضمین بقای حکومت ولایت فقیه نداشته و ندارد و فقط خسارتهای کلان اقتصادی و فجایع زیستمحیطی بهبار میآورد؛ آنهم در شرایطی که کشورهای پیشرفته صنعتی در پی جایگزین کردن نیروگاههای هستهیی خود هستند و بر همین اساس بود که مقاومت ایران افشای این پروژهٔ ضدملی را از وظایف مبرم خود قرار داد و آن را دنبال نمود.
اعلام ماده دهم(ایران غیراتمی)، از سوی مریم رجوی نشاندهنده ایمان راسخ مقاومت ایران به ارزشهای جهانشمول در دنیای معاصر است.
پیوند گسستناپذیر مواد برنامه ۱۰ مادهای
در انتهای این سلسله از مقالهها لازم است به این واقعیت اشاره کنیم که مواد برنامه ۱۰ مادهای، با هم ارتباط گسستناپذیر دارند. یک جمهوری مبتنی بر آرای مردم، از آنجا که جوشیده از خواست قلبی تودههاست، بهطور قانونمند راه بازگشت به دیکتاتوری و انحصار را مسدود میکند. این جمهوری مردمگرا نمیتواند به آزادی بیان و سایر آزادیهای مصرح در اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر، کثرتگرایی، قضاییه مدرن و مستقل، جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، لغو مجازات اعدام و منع تبعیض معتقد و پایبند نباشد. چنین دولتی نیازی به کشورگشایی و دخالت در امور دیگر کشورها ندارد؛ زیرا بر مبنای اصل همزیستی مسالمتآمیز بنا شده؛ بنابراین مشکل بقا ندارد تا بهخاطر آن دست به جنگآفرینی و تولید و تکثیر بمب اتمی و سلاحهای کشتار جمعی بزند. هموغم این دولت توسعه، پیشرفت، آبادانی، رفاه، علم، فرهنگ، آزادی، برابری، عدالت و ریشهکنی فقر است، ثروتهای ملی را در راستای شکوفایی اقتصادی بکار میگیرد.
آری، ایران آزاد فردا که مریم رجوی با برنامه ۱۰ مادهای آن را بشارت میدهد چنین ایرانی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر