محمدرضا شجریان، استاد برجسته آواز و موسیقی اصیل ایران، پس از مبارزهیی طولانی با بیماری درگذشت و متأسفانه ایران یکی از بزرگترین هنرمندان خود را از دست داد.
هر چند که آثار و کارنامه درخشان هنری او ماندگار و در شمار ذیقیمتترین ذخایر هنر ملی ماست.
شجریان از جمله هنرمندانی بود که با ابداع روشهای جدید و استفاده از ذوق و استعداد فطری خویش موسیقی اصیل و آوازی ایران ر با حفظ اصول و مبانیاش از اوایل دهه پنجاه خورشیدی با ارائهٔ آثار خود متحول کرد .
رژیم هنر ستیز آخوندی که تاب تحمل هیچ صدای دیگری را ندارد در واکنشی لئیمانه، کینه ضدانسانی خود را با محروم کردن شجریان از اجرای کنسرت و همچنین حذف دعای ربنای ماه رمضان او از رادیو و تلویزیونهای سراسری به نمایش گذاشت.
شجریان بارها در مصاحبههایش نیز به صراحت اذعان کرد که در مقابل یک رژیم دیکتاتوری قرار گرفته که میخواهد او را به ندامت وا دارد و او حاضر به قبول آن نیست
استاد شجریان یکبار در اردیبهشت ۱۳۹۴ در مراسم یادبود حافظ، در پاسخ به درخواست حاضران برای خواندن گفت: “من در کشوری زندگی میکنم که چند سال است حق خواندن برای مردم خودم را ندارم. “
استبداد در ذات در جامعه منفور است حالا بهر شکلی که میخواهد باشد
موسیقی من زبان حال مردمم بوده اگر استبداد در مقابل مردم باشد خوب قابل خواندن، یا هم او در مقابل من است و هم من در مقابل او قرار گرفتم.
بخواهم نخواهم مقابل استبدادم. چون با مردم زندگی میکنم. و من در طول این سی سال سی و دو سه سال ارتباطی با صدا و سیما نداشتم
خوب اوایل خودشان صدای مرا پخش میکردند بعداً هم من اعتراضاتی کردم خوب من سخت ناراحت شدم و دیگر اعتراض کردم گفتم دیگه اجازه نمیدم شما صدای مرا پخش بکنید این بود که من راضی نبودم و دیدگاههای اجتماعیام با آنها همآهنگ نیست اینکه من دوست ندارم که از آن رسانه صدایم پخش بشود تا اینکه بالاخره این یکی دو سال اخیر من با دیگه خیلی جدیت دنبال کار را گرفتم شکایت کردم از آنها که دیگه پخش نکنند صدای من را. کافیه امام جمعهای بگه اینها چیه فلان و اینها تعطیل حالا ببینید آسیب پذیری کنسرت در مملکت من بهعلت اینکه اینها روی خوشی با موسیقی و هنر موسیقی و هنرمندان ندارند مگر اینکه دربست در اختیار آنها باشه که من نیستم اما رادیو تلویزیون نه دیگه مجبور میکنه که همان چیزی که دارد پخش میکنه مردم همان را گوش کنند مگر اینکه آنرا ببندد والا تا میخواد بشنود اون چیزی را که آن پخش میکنه بشنود این هست الآن در ایران هست و البته خوب در رادیو تلویزیونشان هم به یقین شورای شعر و شورای آهنگ دارند بله تا جایی که من خبر دارم دارند دورادور من خبر دارم ولی وزارت ارشادش به عقیده من چیز اضافی است یک مزاحمی سر راه وزارت ارشاد است
مصاحبه کننده: ۱۵شهریور ۱۳۸۸ که مصاحبه با شما داشتم در هانوفر آلمان بودید گفتید اینها میتوانند مملکت را کنترل کنند ولی نمیتوانند اداره کنند
شجریان: بله
مصاحبه کننده: الان وضعیت را چگونه میبینید؟
شجریان: الآن هم به همان شکل است و اگر ادامه پیدا کند کنترل هم دیگر نمیتوانند بکنند.
مصاحبه کننده: استاد شجریان آیا با توجه به این صحبتهایی که در این یکی دو سال اخیر کردید در مصاحبهتان نگران سلامت خودتان هستید در ایران
شجریان: اصلاً و ابداً من زندگیام را کردم سی و سه سالش هم با این بدبختی گذشته لطفی ندارد. . .
ولی من سعی میکنم که وظیفهیی که دارم وظیفهام را درست انجام دهم همچنانکه فردوسی زبان مرا نجات داد من موسیقی مملکت را باید نجات دهم و تا الآن هم موفق بودم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر